کتاب سعی کن دختره را پیدا کنی

کتاب «سعی کن دختره را پیدا کنی» یکی از داستان‌های کوتاه ریموند چندلر است که در سال ۱۹۳۷ در مجله‌ی "بلک ماسک" منتشر شد. داستان در فضای لس‌آنجلس دهه‌ی ۱۹۳۰ به وقوع می‌پیوندد و درباره‌ی مردی به نام بیل تریسی است، یک بوکسور سابق که پس از کنار رفتن از رینگ زندگی آرام و بی‌هدفی دارد. او در جست‌وجوی زنی به نام شارلوت است، کسی که زمانی با او رابطه‌ای عاطفی داشته و حالا تنها نشانه‌ای از گذشته‌ی اوست. این جست‌وجو پایه‌ی اصلی روایت است و به تدریج تریسی را وارد دنیایی پر از شک، خشونت و ناامیدی می‌کند.
در آغاز بیل تریسی مردی سردرگم به نظر می‌رسد که نمی‌داند دنبال چه می‌گردد. او از محله‌ای به محله‌ی دیگر می‌رود تا ردی از شارلوت پیدا کند. در مسیرش با افرادی برخورد می‌کند که گذشته‌ی زن را می‌شناسند، اما هر کدام روایت متفاوتی از او دارند. همین تضاد روایت‌ها باعث می‌شود تریسی و خواننده هر لحظه بیشتر در تردید فرو روند که واقعا چه اتفاقی افتاده و آیا شارلوت همان زنی است که او تصور می‌کند.
با پیشرفت داستان جست‌وجوی ساده‌ی تریسی به ماجرایی تاریک‌تر تبدیل می‌شود. ردپای دروغ، خیانت و خشونت کم‌کم آشکار می‌شود و بیل درمی‌یابد که زن مورد علاقه‌اش درگیر روابطی پیچیده و خطرناک بوده است. چندلر در این بخش از زبان و توصیف‌هایی استفاده می‌کند که فضای سرد، دودآلود و خسته‌ی لس‌آنجلس را زنده می‌کند. روابط انسانی در این محیط بی‌ثبات‌اند و مرز میان قربانی و مجرم به‌سختی قابل تشخیص است. این اثر کوتاه، نمونه‌ای از همان فضای خاکستری و بدبینانه‌ای است که بعدا در رمان‌های بزرگ‌تر چندلر به اوج رسید.