1. خانه
  2. /
  3. کتاب دختران زمستان

کتاب دختران زمستان

2.75 از 2 رأی

کتاب دختران زمستان

Wintergirls
مترجم:
انتشارات: میلکان
ناموجود
23000
معرفی کتاب دختران زمستان
کتاب «دختران زمستان» رمانی نوشته ی «لاوری هالس اندرسن» است که اولین بار در سال 2009 به انتشار رسید. نوعی حاد از اختلال «بی اشتهایی عصبی»، آسیب زدن به خود، خانواده های ناسالم و مرگ یکی از دوستان دوران کودکی، داستانی تکان دهنده را به وجود می آورد. «لیا» درمی یابد بدن بی جان بهترین دوستش «کاسی» در اتاقی در یک متل پیدا شده است. اما «لیا» به کسی نمی گوید که «کاسی» پس از شش ماه سکوت، دو روز پیش 33 بار با او تماس گرفت اما «لیا» حتی یک بار هم جواب او را نداد. «اندرسن» با روایت داستان «لیا» و «کاسی» به مخاطبین نشان می دهد اختلال «بی اشتهایی عصبی» چگونه بر تمام جنبه های زندگی افراد مبتلا تأثیر می گذارد، تا جایی که ممکن است رقابتی مرگبار میان آن ها به وجود آید.
درباره لاوری هالس اندرسن
درباره لاوری هالس اندرسن
لاوری هالس اندرسن (زاده ی 23 اکتبر 1961) نویسنده ای آمریکایی است که بیشتر با رمان های کودک و نوجوانش شناخته می شود. او در سال 2009، برای فعالیتش در ادبیات کودک و نوجوان، برنده ی جایزه ی مارگارت آ. ادواردز از طرف انجمن کتابداران آمریکا شده است. او برای اولین بار با رمانی به اسم چیزی بگو که در سال 1999 منتشر شده است، سر زبان ها افتاد و به شهرت رسید.
ویژگی های کتاب دختران زمستان
  • از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز
  • نامزد جایزه رودآیلند سال 2009
  • نامزد جایزه گودریدز سال 2009
نکوداشت های کتاب دختران زمستان

داستانی تکان دهنده درباره رابطه ای دوستانه که میان مرگ و زندگی منجمد شده است.

Barnes & Noble

داستانی دلخراش و در عین حال باورپذیر.

Publishers Weekly

درخشان، سرشار از دراما، عشق و امید.

Guardian
قسمت هایی از کتاب دختران زمستان

دارم نخ های ابریشمی داستانم رو می ریسم، و پارچه دنیای خودم رو می بافم. رقصنده ی کوچولو تبدیل شد به عروسکی چوبی که نخ هاش رو آدم هایی تکان می دادن که توجه نمی کردن. من از کنترل خارج شدم.

غذا خوردن سخت بود. نفس کشیدن سخت بود. زندگی گردن از همه سخت تر بود. دلم می خواست دونه های تلخ فراموشی را ببلعم.

می ریسم و دنیا و رویاهام را می بافم تا وقتی که زندگی، شکلی به خودش بگیره. هیچ درمان جادویی وجود نداره، نمی شه برای همیشه ازش خلاص شد. فقط قدم های کوچیک به سمت بالا وجود داره؛ یه روز آسون تر، یه خنده ی غیرمنتظره، آینه ای که دیگر اهمیت نداره.

نظر کاربران در مورد "کتاب دختران زمستان"
4 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کی دوباره موجودش میکنید؟ لطفا هرچه زودتر انجامش دهید.

1403/07/13 | توسطکاربر سایت
0
|

قشنگه و واقعا افکار یک نوجوون مخصوصا تو این دوره زمونه رو به تصویر میکشه، اگه روانشناسی دوست دارید بخونید.

1403/03/31 | توسطروشنا دهنوی
0
|

بنظرم داستان خیلی جالبی نداشت

1402/12/08 | توسطفاطمه محمدزاده
1
|

حدس میزنم شبیه داستان دختری که دیگر غذا نخورد باشه...

1401/02/03 | توسطJzdhsdyisfiy
0
|