1. خانه
  2. /
  3. کتاب عصیان

کتاب عصیان

نویسنده: یوزف روت
2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3 از 1 رأی

کتاب عصیان

Die Rebellion
مترجم:
انتشارات: بیدگل
٪5
168000
159600
4.17 از 3 رأی

کتاب عصیان

Die Rebellion
انتشارات: ماهی
٪10
120000
108000
معرفی کتاب عصیان
«عصیان» نوشته‌ی جوزف روت، رمانی گیراست که خوانندگان را در دنیای پرآشوب اروپای پس از جنگ جهانی اول غوطه ور می‌کند؛ جایی که تحولات سیاسی و آشفتگی شخصی در داستانی گیرا از عشق، خیانت و رستگاری با هم برخورد می‌کنند. شاهکار روت که در پس زمینه امپراتوری در حال فروپاشی اتریش-مجارستان می‌گذرد، مبارزات درونی افرادی را که در جزر و مد تاریخ گرفتار شده‌اند، بررسی می‌کند. زیرا آن‌ها با از دست دادن هویت و جستجوی معنا در جهانی به سرعت در حال تغییر دست و پنجه نرم می‌کنند.
«عصیان» در بطن خود داستان سرپیچی و مقاومت در برابر ناملایمات است. روت پرتره‌ای زنده از جامعه‌ای در نوسان ترسیم می‌کند، جایی که ارزش‌ها و ساختارهای سنتی زیر بار مدرنیته و ناآرامی‌های سیاسی در حال فروپاشی هستند. روت از طریق چشمان شخصیت اصلی خود، آندریاس پوم، روح شورشی را به تصویر می کشد که در رگ‌های نسلی که از جنگ سرخورده شده و مشتاق نظمی جدید است، می گذرد.
یکی از موضوعات اصلی رمان، جستجوی آزادی و تعیین سرنوشت است. آندریاس، سرباز جوانی که از خط مقدم به خانه بازمی‌گردد، خود را در دنیایی می‌بیند که با وفاداری‌ها و ایدئولوژی‌های متضاد از هم پاشیده شده است. همانطور که او در پیچ و خم دسیسه‌های سیاسی و رقابت های شخصی حرکت می‌کند، با این سوال دست و پنجه نرم می‌کند که وفاداری واقعی او در کجا نهفته است و حاضر است برای رسیدن به آرمان‌هایش چه فداکاری‌هایی انجام دهد.
علاوه بر این، «عصیان» به پیچیدگی های عشق و وفاداری در زمان آشوب می‌پردازد. نویسنده رابطه پرآشوب بین آندریاس و معشوق سابقش را بررسی می‌کند که شبح خیانت و بی اعتمادی بر رابطه پرشورشان سایه افکنده است. آندریاس و معشوق سابقش در حالی که در آب های خائنانه انقلاب و ضدانقلاب حرکت می‌کنند، باید با شیاطین مقابله کرده و عواقب اعمال خود را محاسبه کنند. چیزی که «عصیان» را متمایز می کند نثر استادانه و بینش دقیق روت در مورد شرایط انسانی است. او از طریق شخصیت‌های غنی و تصاویر هیجان‌انگیز، خوانندگان را به دنیایی می‌برد که در آستانه فروپاشی است. جایی که هر انتخابی وزن دارد و هر تصمیمی عواقبی دارد. روت با هر صفحه، خوانندگان را دعوت می‌کند تا در مورد مسائل جاودانه اخلاق، هویت و ماهیت خود شورش فکر کنند.
این کتاب فقط یک رمان تاریخی نیست، بلکه تأملی بی‌زمان درباره ماهیت قدرت و مقاومت است. کاوش روت در پویایی انقلاب و ضدانقلاب، دریچه‌ای به پیچیدگی‌های تحولات سیاسی و تغییرات اجتماعی به خوانندگان ارائه می‌دهد و از آن‌ها دعوت می‌کند تا در مورد روش‌هایی که افراد به‌وسیله آن‌ها نیروهای تاریخ را شکل می‌دهند، تأمل کنند.
شاهکار روت با شخصیت‌های پرطرفدار، محیط‌های خاطره‌انگیز و مضامین جاودانه‌اش، گواهی بر قدرت ماندگار ادبیات در روشن‌کردن تجربه بشری با تمام پیچیدگی‌اش است. چه طرفدار داستان‌های تاریخی باشید، چه عاشق کلاسیک‌های ادبی، یا صرفا فردی که به دنبال داستانی مملو از عشق، خیانت و رستگاری است، «عصیان» وعده می‌دهد که از ابتدا تا انتها شما را مجذوب خود کند.
درباره یوزف روت
درباره یوزف روت
یوزف روت، زاده ی 2 سپتامبر 1894 و درگذشته ی 27 می 1939، روزنامه نگار و رمان نویسی اتریشی بود. روت در سال 1913 به شهر لمبرگ رفت تا در دانشگاه حضور یابد اما یک سال بعد، برای تحصیل در رشته ی فلسفه و ادبیات آلمانی به دانشگاه وین رفت. او در سال 1916 برای دو سال به ارتش پیوست و پس از آن، به وین بازگشت و به روزنامه نگاری روی آورد. اولین رمان روت در سال 1923 به انتشار رسید.
قسمت هایی از کتاب عصیان

آدم می تواند تکه ای باارزش و بی تردید حیاتی از وجودش را از دست بدهد و در عین حال به زندگی ادامه دهد. آدم روی دو پایش راه می رود و یکدفعه از زانو به پایین یک پایش قطع می شود، مثل چاقویی که از دسته اش جدا شود، و باز به راه رفتن ادامه می دهد. نه دردی در کار است نه خونی دیده می شود، نه گوشتی هست نه استخوانی و نه رگی. تکه ای چوب؟ پای چوبی طبیعی؟ که بهتر از یک پای مصنوعی چفت بدن می شود، بی صدا مانند لاستیک و محکم مانند فولاد؟ می شد بی سروصدا راه رفت یا با سروصدا قدم برداشت. می شد با هر دو پا محکم روی زمین کوبید. می شد بالا و پایین پرید. می شد یک پا را در دست نگه داشت. می شد با هر دو دوید. می شد زانوها را هرچقدر که لازم بود خم کرد. می شد مشق نظامی کرد. اما همۀ اینها و خیلی کارها حالا دیگر امکان پذیر نیستند. چقدر از آن زمان که می شد بی صدا پایی را از پس پای دیگر گذاشت گذشته است؟

او به خدای عادل اعتقاد داشت. خدایی که آسیب های نخاعی، قطع عضو و حتی مدال ها را براساس لیاقت آدمها بین یکایکشان تقسیم می کرد. با این فرض، از دست دادن یک پا چندان هم بد نبود و دریافت مدال خودش کم چیزی نبود. مجروحان جنگی شاید احترام همگانی نصیبشان می شد، اما آنهایی که مدال گرفته بودند پشتشان به حکومت گرم بود.

حکومت چیزی مافوق همه انسان هاست، همچون آسمان بر فراز زمین، آنچه از دل حکومت بیرون می آید ممکن است خیر یا شر باشد، اما همیشه بزرگ و مهیب است و حتی اگر گاهی برای آدم های معمولی فهمیدنی و درک پذیر باشد ، غریب و درک ناپذیر است.

مقالات مرتبط با کتاب عصیان
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
نظر کاربران در مورد "کتاب عصیان"
17 نظر تا این لحظه ثبت شده است

من صوتی کتاب رو از کتابراه تهیه کردم . کتابی پر محتوا . تامل برانگیز و متن زیبا با ترجمه ای قابل فهم است ارزش چند بار خواندن رو دارد .

1403/10/03 | توسطپروین - کاربر سایت
0
|

از نشر بیدگل خوندم و خیلی قشنگ بود . اولین کاری بود که ازین نویسنده میخوندم .

1403/09/14 | توسطrazie
0
|

من این کتاب بسیار زیبا و تامل برانگیز را از نشر بیدگل خواندم و واقعا لذت بردم. ترجمه‌ی فوق‌العاده خوب و روانی هم داشت. بی نقص و عالی ترجمه شده بود.

1403/06/20 | توسطمیترا - کاربر سایت
1
|

«مرثیه‌ای برای معصومیت از دست رفته آندریاس پوم»/عصیان رُمانی است که هرچه انبوه خوانده‌ها در پسش تلنبار شوند باز هم در اندرون ذهن خواننده‌اش سوسو خواهد زد. یوزف روت بعنوان دو یا سومین اثر چاپی خود، با عصیان میخش را در زمین پهناور ادبیات می‌کوبد. از شاخصه‌های بارز این رمان شخصیت آندریاس پوم- قهرمان داستان- است. برعکس اغلب رمان‌های شخصیت‌محور که تحلیل و توصیفی مو به مو از کاراکتر ارائه می‌دهند، روت در عصیان قهرمانش را کاملاً دم دستی، ساده و همراه با کلی‌گویی معرفی می‌کند. با پیش‌رفت داستان و چرخیدن در ذهنیات آندریاس این شناخت ژرفا پیدا می‌کند اما نه آنطور که مَثل در آثار داستایوفسکی شاهدیم.در عین حال این شمای کلی به هیچ وجه موجب نمی‌شود تا شخصیتْ دورافتاده بماند بلکه گام به گام آنقدر شباهت مابین او و خواننده‌اش شکل می‌گیرد که ناچار به همذات‌پنداری با او هستید. همین هم است که خطابه‌ی غرّا پایان داستان از زبان او فریاد برآمده از عمق جان هر انسان ستمدیده و آزاده جانی است. تمهید دیگر روت در ترسیم این چنینی شخصیت اصلی پدید آوردن آدمکی است که طنازانه در دل طنز تلخ داستان جای بگیرد.مطابق دسته‌بندی نوتروپ فرای او از جنس قهرمان‌های کمیک است؛ قهرمانی که نه بر ما برتری دارد و نه بر محیط خویش. او همواره طالب ترحم از سوی مخاطبش است. از دیگر نکات برجسته عصیان تلخیِ طنزِ شرمسازی است که دست از گلوی خواننده برنمی‌دارد. به حق در برخی گفتگوها و موقعیت‌ها خنده به لب می‌نشیند اما این خنده از سر آسودگی نخواهد بود که همراه آن شرمساری است. آنچه تا بدینجا رفت وجوه اونتیک رمان را تشکیل می‌دهد و اما در ساحت اونتولوژیک با ساختاری ضد جنگ، آنارشیستی، سکولار و انسان‌شناسانه طرفیم. به مدد تکرار این مفاهیم است که ادبیات یارای آن را دارد تا داعیه‌دار نجات بشر شود. پرداخت لابه‌لای اینان در عصیان از نقاط قوتی است که استخوان لای زخم می‌گذارد.در آخر در شرحی مختصر از رمان می‌توان گفت با خوشبختی و سپس سیه‌روزی یک رزمنده جنگ روبروایم. خوشبختی خودساخته و سوری که آن را مدیون حکومت می‌داند و پس از سکندری خوردن در عالم واقع متوجه می‌شود پلیدی‌ها بیش از آنند که بتوان خوشبختی را دم کشید و از قضا باعث و بانی این فلاکت نهاد قدرت است.حالا نوبت آن است تا به کژومژها بپیوندیم و کافر شویم تمام آنچه نام قدرت را یدک می‌کشد.

1403/06/15 | توسطبهنام
3
|

حتما ترجمه آقای اسدیان رو بخوانید

1403/05/02 | توسطمحمد مهدی عباس زاده
2
|

آخرش حرف دل آدم رو می‌زنه. ناسزا گفتن به خدایی که همیشه ستمگر بوده و خواهد بود.

1403/04/13 | توسطکاربر سایت
4
|

تامل برانگیز و تکان دهنده بود. ترجمه آقای اسدیان هم خیلی خوب بود. در کل لذتبخش بود.

1402/07/06 | توسطنسترن احسانی فرد
3
|

کتاب خوبی بود نشر بیدگل رو گرفتم ترجمش خوب بود راضی بودم

1401/10/16 | توسطعلی اصغر مسکین
2
|

کتاب خوبی بود .

1401/09/03 | توسطزهرا وهابی کالمرزی
0
|

بی نظیر .

1401/08/14 | توسطمهدی - کاربر سایت
1
|
پاسخ ها

بله عالیه

1402/08/28|توسطمهدی - کاربر سایت
0

متاسفانه برای من اصلا جذاب نبود، چیزی نبود که مجذوبش بشم. در کل جالب نبود.

1401/08/11 | توسطکاربر سایت
3
|

آندریاس پوم مردی که در جنگ جهانی یک پایش را از دست میدهد با مدال افتخار به کشورش بازمیگردد. به پای از دست داده و مدالش افتخار میکند و از همه انتظار احترام دارد و شغلی مقبول از طرف دولت. اما همه چیز بر خلاف تصورات اندریاس پیش میرود... اندریاس به دولتش افتخار میکند کسانی که از دولت گلایه دارند را کافر میخواند. باور دارد که سراسر وطنش با عدالت اداره میشود. پوم اعتقادی قوی به خدا دارد خدایی که هیچ بنده ای را فراموش نمیکند و عدل خود را نصیب همه میکند. طی اتفاقاتی که برای آندریاس می‌افتد تمام باورهایش را از دست میدهد. دیگر خدای عادلی وجود ندارد. عدالتی در کشورش وجود ندارد. اندریاس در پی ظلم، فقر، خیانت و بی عدالتی به جمع کافران می‌پیوندد و آنها را تحسین میکند... نظر من: رمان فوق‌العاده ای بود پر از اعتراض بود، پر از عصیان. نویسنده خیلی خوب منظورش رو تو یه رمان کم حجم بیان کرده بود. این رمان داستان آدماییکه به دنیای زیبا و پاک باور دارن اما خیلی ناگهانی تمام باورهاشون خراب میشه و دنیای واقعی که پر از ظلم و ناعدالتیه خودش رو نشون میده. 🌼کتاب من از نشر ماهیه ترجمه خوبی داشت خیلی دوست داشتم اما نشر بیدگل هم این کتاب رو داره. ترجمه نشر بیدگل هم خیلی عالیه پس فرقی نداره که با کدوم ترجمه بخونید.

1401/06/13 | توسطشمشاد محمدی
11
|

کتابی پر مغز و تامل برانگیز. کتابی که با آن همراه می‌شوید و از خواندنش لذت خواهید برد.❤️

1400/09/03 | توسطعلی خوشدل
2
|

ترجمه نشر بیدگل و موجود نمی‌کنید؟

1400/02/09 | توسطراضیه صیادی
0
|

👌کتاب خوبی بود ، خوندنش رو پیشنهاد میکنم. من با ترجمه‌ی آقای اسدیان خوندم و راضی بودم

1399/12/07 | توسطنگین صادقی
3
|

نام کتاب به خوبی بیانگر موضوع آن است خواندن ان را پیشنهاد میکنم

1399/12/03 | توسطکاربر سایت
1
|

"شاید دست‌ها هم برای خودشان حافظه ای داشتند! عجب! حافظه‌ی مخصوص دست ها! وقتی آدم احساس خوشبختی می‌کند،به چه چیزها که نمی‌اندیشد." کتاب خوبی بود.من ترجمه‌ی آقای اسدیان رو خوندم و راضی بودم.

1399/10/27 | توسطنگین صادقی
10
|