ما یکی از بهترین کتاب های قرن است.
یکی از بهترین ها.
فوق العاده.
بهار. باد از آن سوی دیوار سبز، از دشت های ناپیدای بکرو وحشی گرده زرد و عسل رنگ گل هایی ناشناخته را به همراه می آورد. لبها در اثر این گرده شیرین خشک می شوند؛ آدم هر دقیقه یک بار زبانش را روی لب هایش می کشد و تصور میکند احتمالأ لبهای همه زنان غریبه (و البته لب های مردان هم شیرین است. این تصورات تا حدودی در جریان تفکر منطقی اخلال ایجاد میکند.) اما آسمان آبی، عاری از حتی لکه ابری (چه بی ذوق بوده اند قدما که این توده های مضحک و درهم بخارکه | احمقانه درهم میلولند الهام بخش شاعرانشان بوده). من فقط چنین آسمان استریل و بی نقصی را دوست دارم - و مسلما با یقین میتوانم بگویم ما دوست داریم.
آسمان خرم و آبی، خورشیدهای کوچک روی پلاکها و چهره هایی که جنون اندیشه مکدرشان نکرده... پرتوها - میدانید؟ همه از ماده ای واحد، درخشان و خندان ساخته شده است و ضرب سازهای برنجی: «دارام - دام - دام، دارام - دام - دام» و این پلکان برنجی که زیر نور خورشید میدرخشند و با بالا رفتن از هرکدامشان، به آن فضای آبی سرگیجه آور نزدیک و نزدیک تر می شوی ... و بعد، درست همان طور که صبح در کارگاه اتفاق افتاد انگار اولین بار بود در زندگی که همه این چیزها را میدیدم: خیابان های تغییرناپذیر و مستقیم، شیشه کف پیاده روها که نور را منعکس می کرد، منشور عالی ساختمان های شفاف متوازی السطوح، هارمونی مربع شکل ردیف های آبی مایل به خاکستری.
بدون تردید کتاب «ما» اثری تأثیرگذار و خواندنی است، و شایستگی این را دارد که بیش از پیش مورد توجه مخاطبین قرار گیرد
این قیمت واقعا زیاده اونم برای چنین جنس کاغذی که به راحتی پاره میشه
«ما» (یوگنی زامیاتین) از نخستین کتابهای پادآرامانشهری که لزوماً از بهترین آنها نیست! کتاب قابل تأمل اما دشوار و سختخوان که در قیاس با آثار مشابه نظیر «دنیای قشنگ نو» (آلدوس هاکسلی)، «قلعهٔ حیوانات» و «۱۹۸۴» (جرج اُرول)، «فارنهایت ۴۵۱» (ری بردبری)، «میرا» (کریستوفر فرانک)، «روزگار بیعیب و نقص / یونی کامپ» (آیرا لوین) و «سرگذشت ندیمه» (مارگارت اتوود)، تأثیرگذاری کمتری دارد.
از نخستین کتابهای پادآرمانشهری که الزاماً از بهترین آنها نیست! کتاب دشواری هست و شخصاً آثاری نظیر «دنیای قشنگ نو» (آلدوس هاکسلی)، «قلعهٔ حیوانات» و «۱۹۸۴» (جرج اُرول)، «فارنهایت ۴۵۱» (ری بردبری)، «میرا» (کریستوفر فرانک)، «روزگار بیعیب و نقص : یونی کامپ» (آیرا لوین) و «سرگذشت ندیمه» (مارگارت اتوود) ترجیح میدم
چرا موجودش نمیکنید ؟ من خیلی وقته منتظرم موجود بشه🥲
این رمان یکی از نخستین تلاشها برای نوشتن دربارۀ آینده است و از منظر کسی که در آینده به دنیا آمده روایت میشود. وقتی زامیاتین این متن پیشگویانه را به رشتۀ تحریر درآورد، اصطلاح «علمیتخیلی» هنوز ساخته نشده بود. بااینهمه این اثر نمونۀ بارز اثری علمیتخیلی است. همۀ مضامین و استعارههای علمیتخیلی را در خود دارد، مضامین و استعارههایی که وقتی زامیاتین خلقشان کرد کاملاً تازگی داشتند: شهرهای بیمنفذ و مهرومومشده، غذای شیمیایی، اونیفورم برای هردو جنس، مسافرتهای پرهیاهو با فضاپیماهای غولپیکر، دستکاری ذهن از طریق جراحی مغز…. تقریباً تمامی آثار علمیتخیلی پادآرمانی که بعدها نوشته شد به نوعی وامدار این اثر هستند. جورج اورل، که خود در نوشتن کتاب ۱۹۸۴ از این اثر الهام گرفته بود و یادداشتی دربارۀ آن نوشته بود، باور داشت که دنیای قشنگ نو اثر هاکسلی مستقیما از ما الهام گرفته است. کورت ونه گات، نویسنده امریکایی، نیز در نوشتن رمان پیانوی خودنواز خود را متاثر از زامیاتین میداند.
کتاب خوبیه به نظرم
رمان ما کتابی ساده برای مطالعه نیست. نویسنده در آن از سبکی خلاقانه و ابهامهای لغوی استفاده کرده است. بنابراین خواننده اگر بخواهد از جنبههای مختلف کتاب سردربیاورد باید با احوالات نظام شوروی بعد از انقلاب اکتبر و همچنین با آرمانهای کمونیسم آشنا باشد. ضمن اینکه بهتر است خواننده تا حدودی با ریاضیات و مفاهیم مدیریت هم آشنا باشد و یا حداقل از جایگاه «رادیکال منفی یک» در ریاضیات آگاهی داشته باشد!
جنس کاغذ افتضاح.قیمت بسیاربالا.نشر بیدگل. . .
کتاب خوبیه ولی این قیمت واقعا زیاده!ارزشش رو نداره اصلا
به نظر من این کتاب جیبی حساب میشه نه پالتویی تو این قطع و اندازه قیمت کتاب خیلی بالاس
دقیقا منم وقتی کتاب رو تحویل گرفتم همین فکر رو داشتم به نسبت ابعاد و اندازهش خیلی خیلی گرونه 😐