این داستان با بازدید زوجی فرانسیو از موزه نوشته های باستانی شروع می شود و به تم مورد علاقه بیضایی آئین ها و اسطوره ها می رسد. سیبل تندیس الهه باروری که اکنون یکی از آثار باستانی موزه است ، در برابر ایزابل زن فرانسوی نازا ارزش اسطوره ای خود را بازمی یابد. ایزابل به پای الهه می افتد و بر پایش دست می کشد چرا که در گذشته دور زنان نازا با دست کشیدن به اندام الهه از او زایش می طلبیدند. بیضایی که در هر یک از آثارش در جست و جوی یافتن قالب هایی تازه یا ترکیب الگوهای مختلف درام با یکدیگر است در این فیلمنامه به سراغ ژانر فیلم جادهای رفته و دست به تجربه هایی تازه زده. قصه با سفر ایزابل و فرانسوا با اتوبوسی در جاده های ترکیه پیش می رود و گره داستان با جا ماندن ایزابل در یک ایستگاه شکل می گیرد.
کتاب ایستگاه سلجوق