باید به خاطر داشته باشیم که این تقسیم بندیها فقط در ما، در ادراک ما از اشیاء و نه در خود اشیاء وجود دارند. ما نباید فراموش کنیم که نه نسبت متقابل حقیقی اشیاء و نه اشیاء واقعی هیچ یک را نمی شناسیم. تمام آنچه می شناسیم اشباح آنها، سایه های آنهاست و نمی دانیم میان آنها واقعآ چه نسبتی وجود دارد. در عین حال، با یقین کامل می دانیم که تقسیم بندی ما از اشیاء برحسب زمان و مکان با تقسیم اشیاء فی نفسه در صورتی که آنها را مستقل از ادراک خودمان از آنها در نظر بگیریم، به هیچ وجه انطباق ندارد و همچنین با یقین کامل می دانیم که اگر میان اشیاء فی نفسه نوعی تقسیم بندی وجود داشته باشد، به هیچ صورتی نمی تواند تقسیم بندی برحسب زمان و مکان، به مفهومی که ما معمولا از این واژه ها داریم، باشد؛ زیرا چنین تقسیم بندیای لازمه اشیاء نیست بلکه فقط لازمه ادراک ما از اشیاء است که از طریق اندامهای حسی حاصل می شود. به علاوه، نمی دانیم که آیا امکان دارد آن تقسیماتی که ما می فهمیم، یعنی تقسیم بر حسب مکان و زمان را وقتی که اشیاء نه از دیدگاه بشری و نه با چشمان بشری نگریسته نمی شوند، تمیز داد. به عبارت دیگر، آیا برای ارگانیسمی که طور دیگری ساخته شده، جهان ما تصویر کاملا متفاوتی عرضه نخواهد کرد؟