کتاب تاج جنگل

The Overstory
کد کتاب : 43897
مترجم :
شابک : 978-6008349587
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 694
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 6 اردیبهشت

چتر سبز
The Overstory
کد کتاب : 40062
مترجم :
شابک : 978-6226242035
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 780
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2018
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب چتر سبز اثر ریچارد پاورز

کتاب «چتر سبز» رمانی نوشته ی «ریچارد پاورز» است که اولین بار در سال 2018 به چاپ رسید. این داستان به 9 شخصیتی می پردازد که سن و مکان زندگی، میان آن ها فاصله انداخته است؛ شخصیت هایی که «زندگیشان مدت ها است که به هم مرتبط بوده است، در اعماق زمین.» آن ها پیشینه های گوناگونی دارند: یک طراح بازی های ویدیویی روی ویلچر؛ یک دانشمند که سیستم های ارتباطی پنهان در جنگل را کشف می کند؛ یک روانشناس که در حال مطالعه ی نوع شخصیت فعالان محیط زیست است؛ و زنی جوان که پس از دریافت شوک الکتریکی، صداهایی را می شنود که از او می خواهند جنگل های قدیمی را نجات دهد. همه ی این شخصیت ها، مسحور شکوه درختان می شوند و عشق خود را به گونه های مختلف ابراز می کنند: از طریق علم، کنشگری، هنر، و حتی خشونت.

کتاب چتر سبز


ویژگی های کتاب چتر سبز

برنده ی جایزه ی پولیتزر سال 2019

نمازد دریافت جایزه ی بوکر سال 2018

از کتاب های پرفروش نیویورک تایمز

ریچارد پاورز
ریچارد پاورز، نویسنده آمریکایی برنده جوایز مختلفی چون جایزه ملی کتاب آمریکا، «جیمز کوپر»، جایزه کتاب سال مجله «تایم» شده است. وی پیش از این و در سال 2014 در فهرست اولیه جایزه معتبر بوکر قرار گرفته است
نکوداشت های کتاب چتر سبز
A remarkable, ambitious novel.
رمانی بلندپروازانه و شایان توجه.
Washington Post Washington Post

A fable of genuine truths.
افسانه ای از حقایق اصیل.
New York Times New York Times

Full of unforgettable images.
سرشار از تصاویر فراموش نشدنی.
Wall Street Journal Wall Street Journal

قسمت هایی از کتاب چتر سبز (لذت متن)
«نیک» مانند یک وزنه ی غلطان بر روی بلندترین آونگ وارونه ی جهان به چپ و راست می رود. ماهیچه هایش از آرواره تا انگشت های پا قفل شده اند و با تمام قدرتی که در وجودش باقی مانده، به زندگی اش چسبیده است. کافی است خودش را رها کند تا زمین، همه ی مشکلات را برایش حل کند.

صدای یک جیغ را از میان ضربه های تگرگ می شنود. «اولیویا» است: «نکن... مبارزه نکن! مبارزه نکن!» کلمات، مانند یک سیلی به صورتش، او را هشیار می کنند و دوباره می تواند فکر کند. حق با او است؛ اگر عضلاتش کاملا منقبض باشند، نمی تواند حتی سه دقیقه هم دوام بیاورد.

بعد از چند تپش دیگر درک می کند که همین طور است. این برای یک درخت غول پیکر چیزی نیست. هزاران بار چنین توفان هایی به تاج این درخت وزیده اند، شاید ده ها هزار بار... و تنها کاری که برای «میماس» کافی بوده تا انجام دهد، واگذار کردن خودش به دست تقدیر بوده است.