1. خانه
  2. /
  3. کتاب سیاه

کتاب سیاه

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.25 از 2 رأی

کتاب سیاه

The Black Book
انتشارات: نشر چشمه
٪15
490000
416500
4 از 2 رأی

کتاب سیاه

The Black Book
انتشارات: ناهید
٪15
350000
297500
معرفی کتاب سیاه
گالیپ، وکیلی است که در استانبول زندگی می کند و همسرش، رویا که عاشق رمان های کارآگاهی است، ناپدید شده است. آیا رویا، گالیپ را به خاطر همسر سابقش، و یا مقاله نویسی مشهور به اسم جلال ترک گفته است؟ اما به نظر می رسد که جلال نیز ناپدید شده باشد. گالیپ که برای پیدا کردن همسرش تلاش می کند، خود را شیفته ی هویت رشک آور جلال یافته و لباس های او را می پوشد، تلفن های او را جواب می دهد و حتی مقاله هایش را نیز می نویسد. گالیپ تمام سرنخ های موجود را پی می گیرد اما ماهیت این پرونده ی رازآلود مدام تغییر می کند. زمانی که گالیپ تهدید به مرگ می شود، ترسی عمیق وجودش را فرا می گیرد. رمان کتاب سیاه، با سیلی از ماجراهایی جذاب درباره ی استانبول، یک داستان معمایی درخشان و غیرمعمول، و تأملی عمیق و تأثیرگذار بر هویت است. رمان کتاب سیاه، رمانی موفق و نفس گیر است که ارهان پاموک در آن، استعداد و توانایی بدیع خود را به رخ مخاطبین در سراسر این کره ی خاکی کشیده است.
درباره اورهان پاموک
درباره اورهان پاموک
فرید اورهان پاموک، زاده ی ۷ ژوئن ۱۹۵۲، که در ایران به اورهان پاموک معروف شده است، نویسنده و رمان نویس اهل کشور ترکیه و برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال ۲۰۰۶ است. او نخستین ترک تباری است که این جایزه را دریافت کرده است.اورهان پاموک در خانواده ای پر فرزند و مرفه در محله ی نیشان تاشی استانبول متولد شد. اولین رمانش آقای جودت و پسران را که حکایت خانواده ای متمول و پرتعداد است، در سال ۱۹۸۲ نوشت که جوایز ملی ارهان کمال و کتاب سال را برایش به ارمغان آورد. پاموک بعد از انتشار رمان قلعه ی سفید، کرسی تدریس ادبیات داستانی را در دانشگاه کلمبیا پذیرفت و به همراه همسرش از ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۸ مقیم نیویورک شد.اوج شهرت پاموک زمانی بود که رمان نام من سرخ را در سال ۱۹۹۸ منتشر کرد و انبوهی از جوایز ادبی در کشورهای مختلف را برایش به ارمغان آورد. سال ۲۰۰۲ رمان برف را منتشر کرد که خودش آن را نخستین و آخرین رمان سیاسی در کارنامه کاری اش خواند. ضمیمه ی روزنامه ی نیویورک تایمز سال ۲۰۰۴ این رمان را یکی از ۱۰ رمان برتر جهان معرفی کرد. پاموک سال ۲۰۰۳ کتابی با عنوان استانبول منتشر کرد که در واقع اتوبیوگرافی نویسنده است.او سال ۱۹۸۲ ازدواج کرد و سال ۱۹۹۱ اولین فرزندش که یک دختر است، به دنیا آمد. پاموک اکنون به اتفاق خانواده اش مقیم استانبول است.
ویژگی های کتاب سیاه
  • نویسنده کتاب برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات سال 2006
  • 2 هفته جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز.
نکوداشت های کتاب سیاه

به زیبایی طرح یک فرش ایرانی.

San Francisco Chronicle

رمانی فوق العاده و افسون گر.

Nation

یک حماسه ی ملی مدرن، بدیع و باطراوت.

Sunday Times
قسمت هایی از کتاب سیاه

وقتی کوچه باغ کسی شروع کرد به پژمردن و چروکیدن، آن وقت است که برای هر برگ سبز، آدم حاضر است جانش را هم بدهد که آدمیزاد تا از دست ندهد، قدرش را نمی داند.

بعضی چیزها را موقتا و برای چند روز فراموش می کنیم، اما بعضی چیزها را جوری فراموش می کنیم که دیگر حتی خود این فراموش کردن هم یادمان می رود.

چشم های گریان یک مرد چرا این قدر ما را مضطرب می کند؟ بله، چشم های گریان یک زن هم هیچ خوشحال کننده نیست و اگر کمی صمیمی و اهل دل هم باشیم که از دیدنش حسابی دچار ترحم و دلسوزی می شویم؛ اما اگر موضوع، چشم های گریان یک مرد باشد، قضیه کاملا فرق می کند برای این که اهل دل باشیم یا نه از دیدنش دچار بیچارگی می شویم و درماندگی، انگار دنیا به آخر می رسد و علاجی هم ندارد، مثل عزیزی که به مرض لاعلاجی گرفتار باشد و دم مرگ.

مقالات مرتبط با کتاب سیاه
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
تلفیق دنیای غرب و شرق در آثار اورهان پاموک
تلفیق دنیای غرب و شرق در آثار اورهان پاموک

اورهان پاموک اولین نویسنده از کشور ترکیه است که موفق به کسب جایزه نوبل شده است.

نظر کاربران در مورد "کتاب سیاه"
12 نظر تا این لحظه ثبت شده است

انتشارات ناهید تا دو روز پیش 152 بود یکدفعه شد208؟

1402/08/09 | توسطکامران سیاحی
1
|

ایراد سیف الدینی به ترجمه غریب را در ایسنا بخوانید

1402/08/04 | توسطکامران سیاحی
2
|

من دو تا از کتابهای پاموک خانه خاموش و قلعه سفید رو خوندم و مخصوصا از خانه خاموش خیلی خوشم اومد و بسیار لذت بردم بعد چند تا از کتابهای پاموک با ترجمه عین له غریب رو گرفتم اول موقرمز رو خوندم که از جدیدترین آثار پاموکه و اصلا خوشم نیومد خیلی تعجب کردم که نویسنده ای که انقدر روم تاثیر گذاشت تو اون کتابها چطور یک دفعه انقدر سطحی و آبکی شد گفتم خوب شاید این یکی بد از کار دراومده و کلی هم تو ذهنم فلسفه چیدم که چطور بعضی هنرمندها یک دفعه چشمه الهامشون خشک میشه و … ولی در نویسنده‌ها تا به حال این مورد رو برنخورده بودم وبیشتر اینو توفیلمسازها شایع میدونستنم و… بعد کتاب سیاه رو شروع کردم دیدم اصلا بی ربط و مهمل به نظرمیرسه خیلی زور زدم حدود ۵۰ صفحه رو خوندم(حدود ۷۰۰ صفحه است)دیدم واقعا وقت تلف کردنه،خیلی خیلی گیج شدم با خودم گفتم اینجوری که نمیشه.رفتم نظرات و نقدهای بین المللی رو دیدم و اکثرا نمره خوبی به کتاب داده بودند مخصوصا خود ترکها و تو معرفی نویسنده هم اکثر منابع کتاب سیاه رو یکی از آثار برجسته اش دونسته بودند،خلاصه اعصابم حسابی به هم ریخته بود و با خودم فکر میکردم یه چیزی رو ای وسط نمیفهمم و به جای کار میلنگه. خلاصه بعد از کلی بررسی و بالا و پایین کردن فهمیدم اشکال از ترجمه است و کلا آقای غریب به ترجمه به معنای وفادار بودن به متن اعتقادی ندارن و برداشت خودشون از متن رو به خواننده منتقل میکنند!یعنی انگار خودشون یکبار دیگه به صلاحدید خودشون متنو بازنویسی میکنند!بعد هم مطلبی خوندم از علیرضا سیف الدینی که ترجمه خودش و غریب رو با هم مقایشه میکرد و دیدم واقعا متن ترجمه سیف الدینی کلا با غریب متفاوته و چقدر متن سیف الدینی به دل میشینه و با دنیای پاموک تو همون دو تا کتاب اولی که خونده بودم نزدیکه. مخلص کلام اینکه اسم این آقای غریب رو دیدین واقعا فرار کنید که وقت و پول و اعصاب و روانتون بر باد میره.

1402/06/09 | توسطهادی کارگر
17
|
پاسخ ها

ممنون بابت توضیح خوبی که دادید

1402/08/04|توسطکامران سیاحی
3

ترجمه آقای صالح حسینی هم چنگی به دل نمیزنه

1402/10/03|توسطکاربر سایت
1

کدام ترجمه بهتره

1402/01/25 | توسطنصیری
1
|

اُرهان پاموک درباره‌ی رمان «کتاب سیاه» گفته است: «کتاب سیاه دومین رمانم بود که به انگلیسی ترجمه شد و کمی بعد خوانندگان جدیدی پیدا کردم و بیرون از مرزهای ترکیه مخاطبان تازه‌ای. اما سال 1990، وقتی نسخه‌ی ترکی این کتاب را پشت ویترین کتاب‌فروشی‌ها دیدم، می‌دانستم که راه را درست رفته‌ام.» پاموک این کتاب رو وام گرفته از منطق الطیر عطار نیشابوری معرفی کرده.

1401/06/22 | توسطسروش کاکاوند
6
|

کتاب سیاه ترجمه غریب که من هیچ مشکلی ندارم با این بنده خدا(امیدوارم ایشون هم مشکل نداشته باشه با من) خوندنم مثه بقیه آثار پاموک خیره کننده با مایه‌های فلسفی و اشراقی این بار با شخصیت‌های کم مثه کتاب برف منو متحیر کرد چیزی که همیشه تو پاموک منو جلب کرده بازگشت به خویشتن بوده که تو این کتاب هم اشاره می‌کنه بهش

1400/08/27 | توسطمحسن حسن پور
0
|

توصیه می‌کنم ترجمه‌ی آقای غریب رو بی خیال بشین کلا،اگه با زبان ترکیه آشنایی دارین زبان اصلی بخونین بهتره 😐

1400/07/30 | توسطنگین صادقی
6
|

من ترجمه‌ی عین له قریب رو هم گرفتم متاسفانه زیاد به متن وفادار نیست. باعث تاسفه که وضعیت ترجمه اینطور که معلومه زیاد خوب نیست توی ایران 😑

1400/07/01 | توسطمحسن کریمی
6
|

در عوض ترجمه صالح حسینی دقیق و وفادار به متن اصلی هست و به گفته خودشون سه سال برای ترجمه کتاب زحمت کشیدن

1400/05/21 | توسطآرش ایجاد
3
|
پاسخ ها

بالاخره مترجم باید به روز باشه وقتی گیج کننده است حالا وفادار باشه ... جمله بندیش اصلا به فارسی اخوان ثالث میمونه... ما رمان میخریم من عاشق داستان‌های روان پاموک هستم ولی اینجوری چه فایده داره سختش کرده

1400/05/24|توسطمحسن کریمی
4

ممنون که گفتید‌. ای‌کاش از اول من ترجمه‌ی استاد صالح حسینی را خوانده بودم.

1401/04/04|توسطبهناز بدرزاد - کاربر سایت
2

ترجمه آقای حسینی را باید دوباره ترجمه کرد کاش این کتاب را علیرضا سیف الدینی یا ارسلان فصیحی ترجمه میکردند

1403/06/15|توسطرضا شاپوری
0

ترجمه آقای صالح حسینی خیلی سخته آقا چرا اینجوری ترجمه کردی ؟ مال قرن گذشته است زبان شما

1400/05/11 | توسطمحسن کریمی
9
|

چشم‌های گریان یک مرد چرا این قدر ما را مضطرب می‌کند؟ بله، چشم‌های گریان یک زن هم هیچ خوشحال کننده نیست و اگر یک کم صمیمی و اهل دل هم باشیم که از دیدنش حسابی دچار ترحم و دلسوزی می‌شویم اما اگر موضوع چشم‌های گریان یک مرد باشد قضیه کاملا فرق می‌کند برای این که اهل دل باشیم یا نه، از دیدنش دچار بیچارگی می‌شویم و درماندگی. انگار دنیا به آخر می‌رسد و علاجی هم ندارد. مثل عزیزی که به مرض لاعلاجی گرفتار باشد و دم مرگ...! کتاب سیاه | ارهان پاموک نشر چشمه

1399/05/16 | توسطامیرحسین محمدی
10
|

بی نهایت جذاب بود...

1398/08/27 | توسطMasoume kosari
2
|