مخاطبین در تعلیق سفرهای «جنی» به گذشته و آینده اسیر خواهند شد.
«لیز کسلر» با صداقت و بینش عمیق به کاوش در این موضوع می پردازد که پیوندهای خانواده و دوستی چگونه می توانند در طول زمان پایدار بمانند.
با یک نقطه اوج فوق العاده پرتعلیق.
در مدرسه هم از همه بزرگترم، از همه بچه های فامیل هم بزرگترم. بعضی وقت ها کمی برایم آزاردهنده است که از همه بزرگترم و حساس تر، ولی به گمانم درست است و همینطور هستم.
دوباره یک مشت دیگر «لگو» برمی دارد و بعد توی جیب های مختلف شلوار جینش را می گردد تا این که بسته ای بیسکویت پیدا می کند که خدا می داند از چند وقت پیش مانده است. از کیفش بسته های آبنبات لیمویی درمی آورد و به طرفم دراز می کند. در همان حالی که به آن نگاه می کنم و در فکرم آن را دقیقا تا حالا کجا نگه داشته، کاغذ یک آبنبات چوبی را باز می کند تا خودش بخورد.
«کریگ» همینجوری است. او تنها کسی است که مرا سرحال می کند، تنها کسی است که می تواند وادارم کند از خشم فریاد بکشم، ولی گاهی هم آنقدر مرا می خنداند که اشکم سرازیر می شود. تنها یک نفر دیگر هست که می تواند این کار را بکند؛ «آتم». او بامزه ترین دختر دنیاست و همچنین خوشگل ترین، باهوش ترین و محشرترینشان! و او بهترین دوست من است!
زمانی در تاریخ بشر، تمامی آثار ادبی به نوعی فانتزی به حساب می آمدند. اما چه زمانی روایت داستان های فانتزی از ترس از ناشناخته ها فاصله گرفت و به عاملی تأثیرگذار برای بهبود زندگی انسان تبدیل شد؟