با پژوی آبی رنگم به سرعت از پراید سفید جلو زدیم. صدای موسیقی شیشه های پژو رو می لرزوند، بهنام پشت رل نشسته بود و گاز می داد و هر از چندی نگاهی به جاده پشت سرش می انداخت و من مثل همیشه به دیوونه بازی هاش می خندیدم و با فریادهام اونو به گاز دادن تشویق می کردم. البته ناگفته نمونه از اینکه داشتیم دوتایی شرط رو می بردیم ، هردو یه جورایی کیف می کردیم. وقتی از خیابون اصلی پیچیدیم ، هردو باهم هورا کشیدیم و من هیجان زده داد زدم: ما بردیم ، ما بردیم. بهنام میون خنده گفت : چی می گی پسر مگه شک داشتی که برد با ماست. اگه قرار بود شرطو ببازیم که من یکی بیچاره می شدم. باید کل پس اندازم رو دو دستی تقدیم آقاجون می کردم. با خنده گفتم : حالا خوبه تو یه پس اندازی داشتی ، منو بگو! من یکی باید چی کر می کردم؟