اندوه من ,روایت عشق به مادر است .اندوه من حکایت بیمارداری است .مادری که سکته مغزی کرده و پدری که آلزایمر دارد .محمد هاشم اکبریانی گزارشی دقیق و مستند از دوران بیماری پدر و مادرش و غذا دادن با سوند و سرنگ به مادر و عوض کردن پوشک پدر میدهد و در این پرستاری از والدین هر واژه و کلمه و هر شی عادی، رنگ عشق میگیرد . صداقت اکبریانی در بیان زندگی خصوصی خانواده اش، تداعی کننده روایت جلال آل احمد در کتاب سنگی بر گوری است .آل احمد در این کتاب با بیانی بی ملاحظه، از روابط خصوصی با همسرش، سیمین دانشور و شرح درد عقیم بودن، حیاط خلوتی با خواننده ساخته است و او را چون سنگ صبوری یافته ،شرح درد میدهد.اکبریانی نیز صادقانه و بی پروا از خانواده اش میگوید .به مسایل خصوصی سرک میکشد و مخلصانه با خواننده ، چنان حرف میزند که گویی صمیمیترین دوست اوست و گر نه در عرف رایج آدمها گفتن از این نوع را برای دیگران قبح میدانند .اکبریانی چنان مخلص است که حتی از عشق اول مادرش ( قبل از ازدواج با پدر او )با احترام یاد میکند . نمونه آثار مشابه این کتاب میتوان سوگ مادر از شاهرخ مسکوب را نام برد که در آن مسکوب پس از فوت مادر نامههای خطاب به او مینویسد و کتاب او متن نامههای عاشقانه او به مادر است .نمونه دیگر کتاب به نام پدر به نام زندگی از ویلیام وارتن است که اگر از نام شعار گونه کتاب بگذریم با رمانی درخشان در ستایش از پدر مواجهیم رمان اندوه من اثری عاطفی و در ستایش مادر ونگاهی عاشقانه به زندگی.همان زندگی که در سطرهای پایانی کتاب آمده است :زندگی یعنی قدم زدن میان دو نیست .نیست قبل از تولد و نیست بعداز مرگ . صداقت اکبریانی در اندوه من ستودنی است .