در همین ابتدا، باید گفت اگر چه این ضرب المثل قدیمی که می گوید (تو دعوا حلوا خیرات نمی کنند) می تواند کاملا درست باشد، اما به هر حال، جرم و جنایت، بیش از صدوپنجاه سال است که مبنای یک ژانر تام و تمام قرار گرفته. در واقع همین محوریت جنایت است که با وجود تنوع ناب این ژانر که هرگونه طبقه بندی ساده را به چالش می کشد، مرا بر آن داشت عنوان ادبیات جنایی را برای این کتاب برگزینم. این ژانر، در طول تاریخ خود، عنوان های متفاوتی را برای طبقه بندی به خود دیده است. از نامی که ادگار آلن پو بر این ژانر نهاد، یعنی (حکایت های استدلالی) تا ادبیات معمایی و کارآگاهی که در ابتدای قرن بیستم استفاده می شد، یا داستان پلیسی که عنوانی بود که در دوره ی میان جنگ اول و دوم بین الملل به این ژانر اطلاق می شد، جنایت و گاه برخی اوقات تجسس درباره آن، محور این ژانر بوده است و...
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.