کتاب دور از او و دو داستان دیگر

Away from her
کد کتاب : 46528
مترجم :

شابک : 978-6003764415
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 150
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1999
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 18 اردیبهشت

معرفی کتاب دور از او و دو داستان دیگر اثر آلیس مونرو

… همیشه نوشته های آلیس مونرو را تحسین کرده ام، اما این داستان چیزی را شکست. آن را خواندم، در آن غرق شدم و گذاشتم در جانم بنشیند. مثل یک گلوله وارد شد. آن قدر فشرده و آن قدر غیر احساسی که هیچ چیز نتوانست شوک ناشی از تاثیر آن را تخفیف دهد. وقتی تمامش کردم نتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم.

کتاب دور از او و دو داستان دیگر

آلیس مونرو
آلیس آن مونرو، زاده ی 10 جولای 1931، نویسنده ی داستان کوتاه اهل کانادا است که در سال 2013، جایزه ی نوبل ادبیات را از آن خود کرد.مونرو در وینگهام اونتاریو به دنیا آمد و نویسندگی را در نوجوانی آغاز کرد. او اولین داستانش را در سال 1950 و همزمان با تحصیل در رشته ی زبان انگلیسی و روزنامه نگاری در دانشگاه اونتاریوی غربی به انتشار رساند.مونرو در سال 1951 دانشگاه را ترک کرد و با همکلاسی اش، جیمز مونرو، ازدواج کرد. آن ها ابتدا به غرب ونکوور و در سال 1963 به ویکتوریا نقل مکان کردند. مونرو در این شهر، م...
قسمت هایی از کتاب دور از او و دو داستان دیگر (لذت متن)
به این چیزها علاقه ای نداشت. انجمن‏های دانشجویی برایش مایۀ خنده بودند، همین‏طور فعالیت‏های سیاسی. ولی دوست داشت «چهار ژنرال شورشی» و بعضی وقت‏ها هم «اینترنشنال» را در گرامافون بگذارد؛ با صدای خیلی بلند. وقتی مهمان داشتند، این کارش آنها را عصبانی می‏کرد. یک خارجی موفرفری و پریشان حال، به قول خودش یک ویزیگوت[۳]، و همین‏طور دو سه انترن جوان خیلی محترم و بی‏قرار به او ابراز عشق می‏کردند. او همه‏شان را دست می‏انداخت، گرانت را هم همین طور. بعضی از تکیه‏کلام‏های دهاتی گرانت را برای مسخره کردن تکرار می‏کرد. آن روز سرد و آفتابی که فیونا روی نیمکتی در بندر استانلی به او پیشنهاد ازدواج داد، گرانت فکر کرد شاید شوخی می‏کند. شن صورت شان را می‏سوزاند و امواج، ماسه ها را به پاهایشان می‏کوبیدند.

بیشتر از یک سال پیش، گرانت کم‏کم متوجۀ تعداد زیادی از یادداشت‏های کوچک و زرد شده بود که همه ‎جای خانه می‏چسبیدند. چیز خیلی جدیدی نبود. فیونا همیشه بعضی چیزها را یادداشت می‏کرد؛ اسم کتابی که از رادیو می‏شنید یا کارهایی که می‏خواست مطمئن شود آن روز انجام شان می‏دهد. حتی زمان‏بندی کارهای صبحش هم نوشته می‏شد که به نظر گرانت نوشتن‏شان با این دقت مشکوک و متأثرکننده بود.