این اثر به ما یادآوری می کند که زندگی، موهبتی زودگذر است.
داستانی خردمندانه و گزنده درباره ی پیدا کردن آن چه واقعا در زندگی اهمیت دارد.
نگاشته شده با شوخ طبعی و شفقت همیشگی فردریک بکمن.
سلام. من پدرت هستم. امروز حتما صبح زود از خواب برخواهی خواست. امشب در هلسینگبوری شب کریسمس است و من یک نفر را کشته ام. می دانم که قصه های پریان این طور شروع نمی شود، اما من جان یک نفر را گرفته ام. فرقی می کند بدانی جان چه کسی را؟ شاید نه. اغلب ماها می خواهیم باور داشته باشیم که هر قلبی که از حرکت باز می ایستد، کمتر از دیگر قلب ها نیست. اگر بپرسند: «آیا ارزش همه ی زندگی ها به یک اندازه است؟» اغلب ما بلند جواب می دهیم «بععععله!» اما این تنها تا زمانی است که به یکی از عزیزان ما اشاره کنند و بپرسند: «این زندگی چطور؟!»
دخترک یک عروسک پشمالوی نرم داشت، یک خرگوش که به آن می گفت: «خردوش.» وقتی تازه به حرف آمده بود، بزرگترها فکر می کردند می گوید: «خردوش.» چون هنوز نمی تواند بگوید: «خرگوش.» اما او می گفت «خردوش» چون اسم آن عروسک خردوش بود. درک این موضوع حتی برای یک بزرگسال نباید سخت باشد.
امشب شب کریسمس است و صبح تا تو بیدار شوی، برف احتمالا آب شده است. در هلسینگبوری برف خیلی روی زمین دوام نمی آورد. این شهر تنها جایی است که زاویه ی باد به گونه ای است که انگار از پایین به بالا می وزد، انگار که می خواهد تو را بازرسی بدنی کند. اینجا جایی است که اگر چتر را سر و ته بگیری بیشتر به کار می آید. من اینجا به دنیا آمده ام، اما هیچ وقت به این موضوع عادت نکردم. من و هلسینگبوری هیچگاه با هم به تفاهم نمی رسیم. شاید حس همه نسبت به زادگاهشان همین باشد.
به هر طرف نگاه کنید، با داستان ها روبه رو می شوید. از گذشته های خیلی دور که اجداد ما دور آتش می نشستند و داستان تعریف می کردند تا به امروز که شبکه های تلویزیونی، سریال های محبوبی تولید می کنند
کتاب «مردی به نام اُوه» اولین بار در سوئد منتشر شد و به سرعت توانست رتبهی نخست پروفروشهای سوئد و البته روزنامهی نیویورک تایمز و آمازون را به خود اختصاص داد.
عشق و فقدان، دوستی و وفاداری، و مهربانی و همدلی، از موضوعاتی هستند که در همه ی آثار بکمن در کانون توجه قرار دارند. فردیت و حق متفاوت بودن را نیز می توان به این موضوعات اضافه کرد.
خیلی قشنگه واقعا ارزش چندبار خوندن داره 👌👌👌
کتاب رو از نشر نون و با ترجمه الهام رعایی خوندم که عالی و روون بود. کتاب کوتاهیه ولی برای بلند مدت داخل ذهن حک میشه😍 حتما حتما بخونید😍
هنر اینکه تو ۵۰ صفحه دوبار انقدر ادم رو احساساتی کنی که اشکش دربیار
رمانی کوتاه از نامه پدری به فرزندش، که میخواهد با تمام وجود به او بگوید «دوستش دارد»، اما... برای شناخت بهتر از پدرها این رمان یکی از بهترین هاست!