در این رمان، راوی پس از بیان دنیای زندگی خود و علاقه مندی هایش در زندگی، تصویری روشن از پدر و مادرش ارائه می دهد و آن ها را تکیه گاه زندگی معرفی می کند که همواره ثابت هستند. وی معتقد است در زندگی باید نقطه ای را پیدا کنی که رابط بین تو و دنیا باشد، نقطه ای که حرکت کند و تغییر نماید، پررنگ یا کمرنگ شود اما همیشه یک اتصال باقی بماند، نقطه ای که راوی از آن تحت عنوان «مردمک قلب آدمی» یاد می کند و... .
کتاب ابراهیمی که «ه» ندارد