برای پایانها نباید عجله کرد. هروقت که لازم باشد سراغت میآید. رویاروییاش با مرگ شوکآور بود. گرچه فهمید همان مرگی است که همیشه دوست داشته، رخ دهد. پس با آغوش باز مرگ را پذیرفت چون باور داشت که کاری عقب افتاده ندارد و باید هرچه سریعتر زندگیاش پایان یابد. چه بهتر که برای دیدار با مرگ فریاد خوشحالی سر دهد نه فریادی که از روی ترس باشد.