شاید بتوان امانوئل بوو را حقیقیترین طنّاز و نویسندهی شوخوشنگ ادبیات فرانسه در نیمهی اول قرن بیستم دانست. شاید هم به دلیل همین بیقیدی و کمدی رها، سرخوش و موقعیتمحور او بود که تا سالها چندان جدّی گرفته نمیشد. به هر روی مخاطبان و منتقدان ادبیات در عصر طلایی پاریس انتظار نداشتند نویسندهای پیدا شود و از شهروندان مفلس و ویرانشدهای بنویسد که زیر بار تراژدیهای شخصی خودشان و نکبت آوار شده از زمین و زمان، خواب رفتن، بیدارشدن، غذا خوردن، قضای حاجت، خرید کردن، عشقورزیدن، راه رفتن، نشستن و صحبتکردنشان، همگی مجموعهای کسالتبار از زیست انسانی را نمایش میدهند که نمیشود برابر خندیدن بهشان مقاومت کرد! «دوستان من» که یکی از پراقبالترین رمانهای بوو است، حکایت مرد خیالباف و پر از حسرتیست که هرکاری میکند بازهم بلاهت ذاتی و خوشخیالیاش در او چنان حضور و فوران دارد که با وجود روایت اول شخصاش، نمیتوانیم به این مضحکه نخندیم. دوستان من، روایتی لازم، درست، جامع و کامل، با جزئیاتی رشکبرانگیز، در توصیف زندگی نکبتآلود است.
درباره امانوئل بوو
امانوئل بوو زادهی ۲۰ آوریل ۱۸۹۸ و درگذشته ی۱۹ ژوئیه ۱۹۴۵ ، نویسنده قرن نوزدهم میلادی اهل فرانسه بود. او در پاریس از پدری یهودی مهاجر از اوکراین و مادری اهل لوکزامبورگ متولد شد. وی در Ecole alsacienne و Calvin de Genève تحصیل کرد. در 14 سالگی تصمیم گرفت رمان نویس شود. در سال 1915 ، وی به مدرسه شبانه روزی در انگلیس اعزام شد و در آنجا تحصیلات خود را به پایان رساند.
ترجمه خوب و روانی داشت، داستان غم انگیز یه مرد تنهاست که به دنبال دوسته! اما شما به جای اینکه در حین خواندن کتاب گریه کنید میخندید! تفاوت نگاه آدمها رو در این کتاب به وضوح میبینیم .