1. خانه
  2. /
  3. کتاب پینه دوز و شاه عباس

کتاب پینه دوز و شاه عباس

3.3 از 1 رأی

کتاب پینه دوز و شاه عباس

Pinehdooz va Shah Abas
٪10
160000
144000
معرفی کتاب پینه دوز و شاه عباس
دکتر محمد حسین پاپلی یزدی، نویسنده کتاب معروف «شازده حمام» در ابتدای این اثر از دوران کودکی‌اش می‌گوید، دورانی که از هیاهوی مدرنیسم خبری نبود و هیچ سرگرمی‌ای از شنیدن قصه‌های مادربزرگ در شب‌های بلند زمستان و زیر گرمای کرسی لذت‌بخش‌تر نبود. ماجرای شاه‌عباس و پینه‌دوز هم یکی از همان قصه‌هایی است که مادربزرگ دکتر در یکی از همان شب‌ها برایش تعریف کرده است.
درباره محمد حسین پاپلی یزدی
درباره محمد حسین پاپلی یزدی
محمدحسین پاپلی یزدی زاده ۱۳۲۷ یزد ، جغرافیدان، محقق و نویسنده ایرانی است. وی فعالیت در گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد را از سال ۱۳۵۰ به عنوان کارشناس آغاز کرد و پس از طی مراحل استادیاری و دانشیاری در سال ۱۳۷۸ به عنوان استاد در دانشگاه فردوسی مشهد به فعالیت ادامه داد. پاپلی یزدی مهرماه تا اسفند ۱۳۶۸ بنا به دعوت ممرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه برای همکاری در پروژه اطلس ایران به فرانسه دعوت شد. پاپلی یزدی در سال ۱۹۸۱ به عنوان عضو مرکز ملی تحقیقات علمی فرانسه درآمد و در سال ۱۹۹۰ به عنوان استاد مدعو به تدریس در دانشگاه سوربن پاریس پرداخت. وی بنیانگذار، مدیر مسئول و صاحب امتیاز فصلنامه تحقیقات جغرافیایی و اولین ایرانی دارنده جایزه انجمن جغرافیای فرانسه است. وی سابقه تدریس در دانشگاه سوربن پاریس، فردوسی مشهد و تربیت مدرس تهران را دارد. برخی آثار وی به عنوان منبع در آزمونهای کارشناسی ارشد و دکتری رشته جغرافیا معرفی می‌شود. پاپلی یزدی در سال ۱۹۹۶ به عنوان عضو اصلی کمیسیون جغرافیای فرهنگی انجمن جغرافیدانان جهان انتخاب شد. این کمیسیون مجموعاً ۱۰ نفر عضو دارد و سهم آسیا ۳ نفر است. او از مدافعان تشکیل اتحادیه کشورهای اسلامی است و پیشنهاد راه‌آهن سراسری بین کشورهای مسلمان را داده‌است. محمدحسین پاپلی یزدی هم‌اکنون مؤسس، مدیر مسوول و صاحب امتیاز فصلنامه تحقیقات جغرافیایی است. فصلنامه علمی پژوهشی تحقیقات جغرافیایی که توسط محمدحسین پاپلی یزدی بنیان نهاده شده، عملاً تنها مجله علمی- پژوهشی بخش خصوصی در ایران است که با هدف ارتقای سطح کیفی علم جغرافیا در ایران فعالیت می‌کند.
دسته بندی های کتاب پینه دوز و شاه عباس
قسمت هایی از کتاب پینه دوز و شاه عباس

هر شب جمعه، شاه عباس لباس درویشی می پوشید و به طور ناشناس در شهر می گشت. شبی در دهانهٔ دروازهٔ شهر به خانه ای رسید. صدای ساز و ضرب می آمد. در زد و مهمان صاحبخانه شد. دید بساط صاحبخانه جور است و مطربی هم دارد ساز می زند. از صاحبخانه پرسید: 'پول این بساط را از کجا جور می کنی؟' صاحبخانه گفت: 'از راه پینه دوزی.' شاه عباس گفت: 'اگر فردا شاه عباس کار پینه دوزی را قدغن کند چه می کنی؟' گفت: 'یک کار دیگر.'

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب پینه دوز و شاه عباس" ثبت می‌کند