۴.۵ستاره هدای عزیز، خوشحالم که فرصت پیدا کردم تا باهات، بین واژهها همقدم بشم... باهات اشک ریختم،بهت زده شدم،نگران شدم، باهات فکر کردم،حس کردم، باهات همدلی کردم و در آخر باهات سرم رو از اون قطار غمگین بیرون آوردم و به پشت سرم نگاه کردم... راضیه خشنود عزیز، ممنون که این ترجمهی بینظیر رو ارائه دادی🤍 این کتاب به من فرصت زیستن بین واژههاش رو داد و فکر میکنم بهترین کار برای سپاسگزاری ازش این باشه که چندتا پاراگراف از کتاب رو به یادگار اینجا رونوشت کنم، برای موندن... "اینک این بازماندگان از نفس افتاده در صفهای بی پایان مدارک و کوپن و غذا و به ستوه آمده از بگومگو با کارمندان ادارات و سودجویان رفته رفته نگران آیندهی کشور میشدند به تدریج برای بسیاری روشن میشد که شر به خودی خود رشد میکند، اما خیر تنها با مبارزه ای جانانه به دست میآید و صرفاً با تلاشی خستگی ناپذیر حفظ میشود فهمیدیم که باید برای خودمان اهدافی شفاف و جسورانه در نظر بگیریم و برای تحققشان دوش به دوش هم تلاش کنیم. اما مشکل این جا بود که هرکس تصور متفاوتی از این اهداف داشت." "امروز نگاه کردن به پشت سر قضاوت و محکوم کردن کار آسانی است، اما میطمئنم اشتباهاتی که رودلف و امثال او مرتکب شدند خطای داوری بود خطایی که بیشتر از نقصان دانش ناشی میشد تا نقصان شخصیت آنها حسن نیت داشتند، گرچه نیت مسلماً اهمیتی ندارد گاهی نیات شر به نتایج خیر میانجامد و نیات خیر دقیقاً به نقیض خود منجر میشوند همه چیز بستگی به شرایط دارد. در شرایط خوب، حتى اعمالی با شیطانیترین نیات نیز ممکن است در پرتو تاریخ اشتباهاتی بخشودنی شمرده شوند اما وقتی آدمی نظامی سیاسی را بر میگزیند که بعد معلوم میشود نظامی شرور است و ناتوان از اصلاح خطاهای خویش ممکن است همهی لغزشهایش در آینده جنایاتی نابخشودنی قلمداد شوند."
فوقالعاده. هرچی بگم کمه. روی گند کمونیسم رو نشون میده.
مترجم و ناشر اسم کتاب را تحریف کرده اند. اسم کتاب هست : زیر یک ستارهی ظالم. خاطرات زندگی در پراگ (1941-1968) منظورش زندگی زیر ستارهی سرخ کومونیسم در پراگ است. قبلا هم ترجمه ای ازش منتشر شد با اسم : زیر تیغ ستاره جبار. (جبار جالب نبود. بهتر بود میگذاشت ستاره ظالم) ماهی و مترجمش اینگونه ترجمه کرده اند: بخت بیدادگر! داستان یک زندگی! (پراگ، 1941-1968) یعنی جنایات ستاره سرخ نه! بلکه سرنوشت ظالم بوده است! بد اقبالی و بدشانسی اون زن بوده است! احتمالا صلاح ندانسته اند روی جلد کتابشان تبلیغی علیه ستاره سرخ کرده باشند. چه شعرها در فارسی برای ستاره سرخ هست که هنوز عده ای علاقمند داره. در عنوان فرعی هم تاکید روی پراگ بوده است اما پراگ را حذف کرده اند. شده داستان یک زندگی! خیلی نرم و ملایم. زمان و مکان را برده اند داخل پرانتز! نشر ماهی تحریف را از جلد کتاب شروع شده. خدا میداند متن را چقدر دستکاری کرده اند
این کتاب فوق العاده س. من با ترجمه علیرضا کیوانی نژاد خوندم که بسیار خوب و روان بود.
در خوندنش شک نکنید :)
کتاب بسیار تامل برانگیز و زیبایی بود حول اتفاقات و بلایایی که بر سر یک ملت اومده کتاب توصیف بسیار خوبی از وضعیت اون زمان داشته نشری که من خوندم نشر بیدگل بود که بسیار ساده و خوش خوان هستش به همه پیشنهاد میکنم که این کتاب رو از دست ندید و حتما مطالعش بفرمایید .
یهودا بن نیسیم ابن ملکا فیلسوف یهودی مقیم مراکش در خلال نیمه دوم قرن سیزدهم میلادی در کتاب تسلی تبعیدشدگان در توضیح خصوصیت عالم ستارگان اظهار میدارد که یک ستاره میتواند بر چند نسل غالب و حاکم باشد؛ در نتیجه کسانی که در طی دوره تاثیر این ستاره زندگی میکنند معتقدند که حاکمیت و سلطه آن غیرقابل تغییر است و آنها نمیتوانند سلطه آن را محدود به زمان بدانند. به همین سبب، مردم باستان که به آیینی مناسب با ستاره ای خاص عمل میکردند، برای دوره معینی موفق بوده و سپس مضمحل میشدند. اما حکیم فرزانه ای که نسبت به حاکمیت ستاره در زمان و مکان خودش شناخت دارد میتواند تاثیرات آن را تنظیم و مدیریت نماید. در پایان سلطه و غلبه این ستاره، حکیم دیگری ظاهر میشود که میتواند موقعیت را دریابد و در نتیجه گام هایی برای مهیا ساختن دیگران برای تغییری که در حال واقع شدن است بردارد. فلسفه یهودی در قرون وسطا، دن کوهن شرباک، علیرضا فهیم، دانشگاه ادیان و مذاهب
در مقایسهای که بین دو ترجمه انجام دادم، برتری نسخه نشر ماهی برام مسجل شد. با اینحال ترجمه بیدگل هم بد نیست.
بیش از 60 درصد افزایش قیمت طی یکسال...فاجعه ست
یه تیکه از قلبم برای همیشه تو شهر پراگ موند هدا منو با خودش همه جا برد امروز تمومش کردم و باید بگم که از همه میخوام این کتاب رو بخونن
دقیقا. باید خونده بشه.
من هنوز تمومش نکردم از انتشارات بیدگل خریدم و میتونم بگم ترجمه خیلی خوبی داره اگر چه نشر ماهی هم همیشه کتاب هایی با کیفیت عالی در زمینه ترجمه رو عرضه میکنه
ترجمه این کتاب را نشر ماهی خیلی خوب از کار درآورده. کتابی که نمیشه رهایش کرد
کتاب عالی بود، به خوبی روند نابودی یک ملت رو میشد حس کرد، اول حمله نازیها و کشتار یهودیان بی گناه و بعد هم بدتر از اون سایه کمونیست و گول خوردن اکثریت مردم با شعارهای زیبا و انتخاب حکومت کمونیستی و نابودی همه ارزشهای یک ملت و نابودی اقتصاد و شروع سایه شوم دستگیریها و کشتار و جنایات حکومت کمونیستی، ظلم بی حد و اندازه اونها به مردم عادی و جنایت اونها در حق خانواده و بازماندگان اعدام شدگان بی گناه و استفاده از انواع و اقسام روشها برای حذف و قتل غیرمستقیم خانواده اعدام شدگان از جمله بیرون انداختن اونها از بیمارستان و تبعید اونها به مناطق بد آب و هوا و خانههای فرسوده و اینکه کاری میکردن که هیچ جا نتونن کار پیدا کنن و از گرسنگی و فقر بمیرن، ولی یه درس خیلی مهم هم زندگی هدی مارگولیوس به ما میده که هیچوقت ناامید نشد و با تمام وجود و با تلاش غیرقابل وصف با شرایط جنگید و از همه توانش برای زنده موندن استفاده کرده و تن به تقدیر نداد و تسلیم شرایط نشد.
یکی از بهترین کتابهایی که خوندم، پیشنهاد میکنن با ترجمهی نشر بیدگل بخونید.
کتاب خیلی خوبیه، اتفاقات اون سال هارو به خوبی روایت میکنه، سختی هارو به شکلی بازگو میکنه که انگار کنار هدا بودی، ترجمه اقای کیوانی نژاد هم فوق العاده و بی نظیر بود
کتاب در مورد زندگی هِدا مارگولیوس تو پراگ در زمان جنگ جهانی دوم هستش و فضای سیاسی و خوفناک اون دوران،لحن کتاب ساده و صمیمانه بود من دوسش داشتم.ترجمهی کتاب هم خوب و روان بود 👌
ببخشید شما کدوم ترجمه رو خوندید؟