برای کسانی که به روابط بین فکر و عمل اهمیت می دهند، کتاب دانش و علایق انسانی به سرعت به عنوان کتابی درخشان شناخته می شود.
هرگونه شناخت شناسی بی تناقضی از آغاز گرفتار این چرخه است. آغاز کردن نقد با پیش فرض هایی که عجالتا غیر مسئله مند بمانند نمی تواند ما را از این چرخه برهاند، آن پیش فرض ها را علی الاصول فقط می توان به عنوان مسئله هایی بالقوه برای پژوهش بعدی برگرفت. این روش مسئله مند را، که نخستین بار راینهولد برگرفت، پوزیتیویست ها امروزه نیز برای پژوهش های روش شناختی توصیه می کنند. گفته میشود که نمی توان همزمان همه ی اصلها را مسئله مند دانست. مجموعه ی پیش فرض هایی که چارچوب مرجع پژوهش را تعریف می کند، باید در روند همان پژوهش غیر مسئله مند دانسته شود. تکرار مکرر این رویه باید با این فرض سفت و سخت همراه باشد که علی الأصول همه ی پیش فرض ها را می توان به پرسش گرفت. با این حال گزینش نخستین چارچوب مرجع و توالی مراحل بعدی پژوهش، همچنان خودسرانه و بی دلیل است. شک رادیکال طرد می شود، زیرا این رویه بر عرف وعادتی استوار است که بنیان منطقی مقدمات خودش را نادیده می گیرد.