با اینکه شکل غالب شعر در دورۀ صفوی، غزل است؛ اما بیشتر دیوانها به نسبت یکسوم یا کمتر شماری قصیده و قطعه نیز دارند. در نسخۀ منحصری که از شعر قاضی وجود دارد، جز غزلها فقط یک قصیدۀ تمام که موضوعش پند و اعتبار است، همراه با اصطلاحات فلسفی و عرفانی به سیاق سنائی در تشویق به ترک تن و علقههای مادی با گریز به مدح رسول (ص) و حضرت امیر (ع) و شریعت نوشته دارد که از لحاظ قوت لفظ و ترکیب، متوسط و معمولی است.
قصیدۀ دیگری که شروعش افتاده است، در مدح مولای متقیان و چند بیت از قصیدهای در مدح شهید ثانی دارد که متعلق به دورۀ جوانی او و زمانی است که دستیار برادرش حکیم محمدحسین طبیب مخصوص شاه عباس ثانی و در التزام اوست و از شاه برای تحصیل اجازۀ مرخصی میخواهد و اینکه در سر دارد تا ارسطوی دانش شود.
چهار قطعه دارد که به غیر از یکی بقیه در نسخۀ ناتمام و پریشان صفحهبندی شده است، خطاب به استادش فیاض که از نظر لفظ و معنی و قوت شاعری بسیار خوب است همراه بیست بیت از یک مثنوی ناقص که «وصف باغ شاهی است» و چهارده رباعی.
اما از 439 غزل که در این کتاب جمع شده، میتوان حدس زد که دیوان دههزار بیتی که برخی تذکرهنویسان نامش را بردهاند، بر جای است و چه بسا که روزی در گوشهای این دفتر یا دفترهایی پیدا شود که به کمک آن، آنچه امروزه چاپ و نشر میشود، صورت کامل و تمامی بگیرد؛ زیرا بسیاری از غزلهای ناقص (کمتر از سه بیت بدون مطلع یا مقطع) در این کتاب وجود دارد که با گذاشتن ستارهای در کنار شمارۀ غزلها آنها مشخص شدهاند.
در مجموع، شعرها گاهی تخلص سعید و گاهی تنها دارند و چهار غزل هم با تخلص حکیم است که یکی خارج از دیوان و از یک جنگ خطی نقل شده است.
غزلها اغلب در حسب حال و عشق و پند و اعتبار با رنگ و ذوق عرفانی سروده شده است و شیوهای متوسط میان عراقی و اصفهانی دارد؛ هر جا روان و فصیح است، رنگ عراقی به خود میگیرد و چون به مضمونبندی و نوآوری و معنیطرازی میل میکند، گاهی معنی نارسا است و این بلای جان آن دسته از شاعران سبک هندی است که از جهت ذوق و استعداد شاعری متوسط هستند و نبوغ امثال صائب را ندارند.
کتاب دیوان اشعار قاضی سعید قمی