تحلیلی هوشمندانه از مسأله ی ازدواج سیاه پوستان و سفیدپوستان.
اثری که نمی خواهید آن را از دست بدهید!
این اثر، خیلی سریع به جایگاه والایی در تاریخ تئاتر آمریکا دست یافت.
جیم: مطمئن باش اونا هیچوقت جرأت نمی کنن تو رو کاکاسیاه صدا کنند. خودم می کشمشون! الا: ازت خوشم میاد. جیم: منم ازت خوشم میاد. الا: می خوای مرد من باشی؟ جیم: آره. الا: پس منم مال تو هستم.
می دونی، چیزی که می خوام بگم اینه که... من همه ی داستان ها رو شنیدم... درباره ی این که با بقیه ی دخترا چیکار می کردی... اونا به من ربطی ندارن، اما اون... الا... اون فرق داره... مثل بقیه نیست.
شورتی: اینجوریه؟ تو چی هستی؟ اونا می گن با جیم کلاغه اینور و اونور می ری. الا: اون تنها دوست من بوده. شورتی: یه کاکاسیاه. الا: تنها مرد سفیدپوست توی دنیا! مهربون و سفید. همه ی شما سیاهید... قلباتون سیاهه.
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
کارنامه ی «یوجین اونیل» پر از رکوردهای تاریخی است: او تنها نمایشنامه نویس آمریکایی است که «جایزه ی نوبل ادبیات» را از آن خود کرده و هم چنین، چهار بار برنده ی «جایزه ی پولیتزر» شده است.
یوجین اونیل در این درام از نابرابری و تحقیر سیاهپوستان و نژاد پرستی آمریکای دهه ۳۰ و قبل انتقاد میکنه. داستان جذابه و زندگی ۲ شخصیت رو از کودکی تا میانسالی رو تعریف میکنه که تحت تاثیر نژادپرستی قرار دارند. شاید این نمایشنامه در حال حاظر زیاد کاربرد نداشته باشه هرچند که تک و توک باز هم نژادپرستی در جهان امروز وجود داره اما برای شناختن اونیل و دغدغه هاش و چهره زشت نژاد پرستی ، خوندن این نمایشنامه حائز اهمیته.