روز یکشنبه و ساعت شش صبح با طلوع خورشید، ابرها پراکنده شدند و با نمایان شدن افق، نسیم ملایم و روح بخشی همراه با پرتو زیبای خورشید بر آسمان نشست. زمین زیبای آفریقا که اکنون با باران شب خیس و تازه شده بود، زیر پای مسافران پدیدار شد. به نظر می رسید که بالون در میان ابرها و جریان های مخالف فقط دور خودش چرخیده است، زیرا جهتش تغییری نکرده بود.
انگلستان به واسطه بی پروایی مردمش در راه اکتشافات جغرافیایی همیشه سرآمد ملت ها بوده است (چرا که ملت های جهان می خواهند پیشاپیش یکدیگر حرکت کنند). (تشویق جانانه.) دکتر ساموئل فرگوسن، یکی از فرزندان پرافتخار وطن، در این راه چیزی کم نخواهد گذاشت. (از همه طرف: نه! نه!) اگر این اقدام با موفقیت همراه شود، (که می شود!) می تواند اکتشافات کاوشگران پیشین آفریقا را علاوه بر تکمیل کردن به هم پیوند دهد. (کف زدن پرشور.) و چنانچه شکست بخورد (هرگز! هرگز!)، دست کم به عنوان یکی از جسورانه ترین اقدامات مردی نابغه باقی خواهد ماند! (پایکوبی های دیوانه وار.)
پدر فرگوسن از افسران زحمتکش نیروی دریایی انگلستان بود. او فرزندش را از همان کودکی با خطرها و ماجراجویی های شغلی اش آشنا کرده بود. این کودک بااستعداد و ظاهرا بیگانه با ترس، به سرعت هوش سرشار خود را در زمینه ی پژوهش و نیز گرایش شدید به کارهای علمی نشان داد. علاوه بر این، با مهارت کم نظیری می توانست گلیمش را از آب بیرون بکشد؛ هرگز در هیچ کاری به دردسر نیفتاده بود، حتی موقع استفاده از اولین چنگالش؛ کاری که معمولا بچه ها به ندرت موفق می شوند انجام دهند.