کتاب همه وزن جهان

The Weight of This World
کد کتاب : 72322
مترجم :
شابک : 978-6001041716
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 304
سال انتشار شمسی : 1400
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 21 اردیبهشت

«دیوید جوی» از نویسندگان پرفروش در ادبیات آمریکا

معرفی کتاب همه وزن جهان اثر دیوید جوی

کتاب «همه وزن جهان» رمانی نوشته «دیوید جوی» است که اولین بار در سال 2017 انتشار یافت. «تاد بروم» و «ایدن مک کال» دوستانی قدیمی هستند. این «تاد» بود که پشت «ایدن» ایستاد و پس از ماجرایی خونبار که باعث مرگ پدر و مادر «ایدن» شد، اصرار کرد او به خانه آن ها بیاید و در کنارشان زندگی کند. مادر «تاد»، «ایپریل»، زندگی تراژیکی داشته که مسیرش به تدریج در طول روایت مشخص می شود. وقتی «تاد» و «ایدن» را ملاقات می کنیم، آن ها حدودا بیست ساله هستند، در حالی که «تاد» فقط چند ماه است که پس از انجام وظیفه در افغانستان، به خانه بازگشته است. هر سه شخصیت می خواهند منطقه فقرزده محل زندگیشان را ترک کنند. اما همه چیز زمانی دگرگون می شود که موادفروش «تاد» و «ایدن» به شکل تصادفی جان خود را می گیرد، و مقدار زیادی موادمخدر و پول نقد را برای این دو مرد جوان به جا می گذارد.

کتاب همه وزن جهان

دیوید جوی
دیوید جوی (زاده ۱۱ دسامبر ۱۹۸۳) رمان‌نویس و داستان‌نویس آمریکایی است.دیوید جوی نویسنده رمان «جایی که همه نور میل دارد» نامزد جایزه ادگار (پسران جی پی پاتنم، 2015)، و همچنین رمان‌های «وزن این دنیا» (پسران جی‌پی پاتنم، 2017)، خطی که ما را نگه داشته است. GP Putnam's Sons، 2018)، و When This Mountains Burn (GP Putnam's Sons، 2020). او همچنین نویسنده کتاب خاطرات Growing Gills: A Fly Fisherman's Journey (کتاب های کوه روشن، 2011) است که فینالیست جایزه نویس...
نکوداشت های کتاب همه وزن جهان
A powerful story about the inescapable weight of the past.
داستانی قدرتمند درباره وزن گریزناپذیر گذشته.
Amazon Amazon

A stunning Appalachian noir.
یک داستان «نوآر آپالاچیایی» خیره کننده.
Huffington Post

Lyrical prose, realistic dialogue, and a story that illuminates the humanity of each character make this a standout.
نثر شعرگونه، دیالوگ های واقع گرایانه، و داستانی که انسانیت هر کاراکتر را به تصویر می کشد، باعث تمایز این کتاب می شود.
Publishers Weekly Publishers Weekly

قسمت هایی از کتاب همه وزن جهان (لذت متن)
پدرش با نگاهی ملامت بار به «ایدن» خیره شد، انگار که مسئول این زندگی نکبت بار کسی غیر از او نباشد.

«ایدن» با این که گوش هایش را با انگشت گرفته بود، ولی نتوانست صدای انفجار گلوله را خفه کند. صدای وزوزی داخل سرش می چرخید.

پسرک دید که پدرش گفت: «دوستت دارم» و بعد قنداق اسلحه را زیر گلوی خودش گذاشت و نوک فلزی تفنگ به دندان هایش خورد.