این ظرافتِ قلم و چگونگی چینش کلمات من رو به یاد شهریار مندنی پور میاندازه ناخودآگاه و برعکس خیلی از کتابهای ایرانی که با جزئیات سرسامآور بهتون سردرد میدن....درخت خون به اندازه از همه چیز استفاده میکنه! کتاب از همون اول شما رو درگیر میکنه که حسن خیلی بزرگی محسوب میشه.
مهدی جواهریان در کتاب درخت خون با زبان کهن کتاب را در سه فصل به تحریر در آورده است در قسمتهای ازکتاب از نثر مسجع استفاده شده و اشرارت ظریفی توجه خواننده را جلب میکند روزگار هنرمندی را به تصویر میکشد که تمام زندگی دنبال ستایش شدن است اما آنگاه که صدای تشویق مردم میآید غم دل اجازه شادی از او میگیرد --این کتاب به نظر من شبیه به آثار کلاسیک بی نظیر است و معنایابی در آن اتفاق میافتد_