کتاب مادر عزیزم، دوست من

Madare Azizam
شامل 34 نامه از نیما یوشیج به دوستان و خانواده اش
کد کتاب : 73610
شابک : 978-6227398298
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 184
سال انتشار شمسی : 1400
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 26 اردیبهشت

معرفی کتاب مادر عزیزم، دوست من اثر نیما یوشیج

نیما یوشیج شاعر معاصر ایرانی، ملقب به پدر شعر نو و بنیانگذار شعر نو فارسی است. او شاعری را با «منظومه قصه رنگ پریده» که در قالب مثنوی سروده شده آغاز کرد و با مجموعه ی «افسانه» تحولی در فضای بی روح و راکد شعر ایران به وجود آورد. اثر پیش رو شامل 34 نامه از نیما برای دوستان (خانلری، ارژنگی، ناتل،…) و مادرش می باشد، او در این نامه ها تمام وقایع خود را برای آنها بازگو کرده است. کتاب در ابتدا به شرح حال نیما یوشیج و آثار او اشاره دارد و سپس نامه های او را در اختیار می گذارد.

کتاب مادر عزیزم، دوست من

نیما یوشیج
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج (زادهٔ ۲۱ آبان ۱۲۷۶ – درگذشتهٔ ۱۳ دی ۱۳۳۸) شاعر معاصر ایرانی و بنیان‌گذار شعر نوین و ملقب به پدر شعر نو فارسی است.نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه، که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران، انقلابی به پا کرد. نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خودِ نیما بر هنر خویش نهاده‌ بود.تمام جریان‌های اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که نیما نوآور آن بود. بسیا...
دسته بندی های کتاب مادر عزیزم، دوست من
قسمت هایی از کتاب مادر عزیزم، دوست من (لذت متن)
مادر عزیزم! الان که این کاغذ را می نویسم آن کلفت بادکوبه ای که داشتیم قهر کرده و رفته است. هم باید به کار خانه کمک کنم، هم تکالیف بچه ها را انجام بدهم، و هم باید بعضی یادداشت ها بکنم که چیزهایی را که داشتم می نوشتم و حالا ناقص می گذارم فراموش نشوند. با وجود این جواب به کاغذ شما را، که همین امروز آن را دریافت داشته ام، با کمال شوق مقدم می دارم. همین طور با وجود اینکه کاغذهای شب چاپ خوب ندارم، از عکس هایی که خواسته بودید در همین ساعت تهیه کرده در جوف پاکت می گذارم. شاید همین مشغولیات رفع دلتنگی من بکند. بی نهایت از حیات و دنیا دلتنگ هستم. در صورتی که نه به نان شب محتاجم، نه غصه دارم که چرا به فلان مرتبه نرسیده ام. و نه اوقات تلخی های داخلی منزل اسباب ناراحتی می شود؛ علت دلتنگی من در همین کتابها و کاغذهاست که من در وسط آن ها، مثل مرغابی در دریا، غوطه ورم. چون شرح آن باعث بر دردسر شما می شود و موجب ندارد، از آن خودداری می کنم. بعلاوه این بندر کوچک هم فضای غمناکی دارد، انسان را هرطور باشد دلتنگ می کند. انسان نمی داند کی می میرد، ولی می داند که باید زندگی کند و از زندگانی حظ ببرد. دلتنگی من از این راه است. خیال می کنم که قلبا هم مریض باشم. اصلا به قدری ذوق زده از هر کاری هستم که هیچ چیز را در عالم دوست ندارم. به شکار هم که این قدر خوشم می آمده است با وجود اینکه وسایل مهیا است، چندان عشق ندارم. چیز نوشتن هم عادت من است. با این کار هرگز ذوق و نشاط خودم را به طور خوبی امتحان نمی کنم. به مناسبت همین کسالت بود که «آرسینا دوسود» خواستم. آرسینا دوسود، خون را تصفیه می کند صفای خون هم در خوشحالی یا دلتنگی انسان، دخالت دارد. از رسیدن آن خیلی ممنون هستم. 20 جلد بحران اقتصادی دنیا دریافت داشتم. مطمئن باشید شما را هیچوقت از خبرهایی که برسد بی خبر نخواهم گذاشت، در این خصوص هرگز سفارش نکنید. خودم قلب مادرها را می شناسم.