کتاب پرنده ی کوچک من

Parande Koochak Man
شامل 35 نامه از نیما یوشیج به دوستان و خانواده اش
کد کتاب : 73613
شابک : 978-6227398281
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 134
سال انتشار شمسی : 1399
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب پرنده ی کوچک من اثر نیما یوشیج

در کتاب پیش رو ابتدا زندگی نامه ای از نیما یوشیج (علی اسفندیاری) که شاعر معاصر ایرانی بود و شعر نوی فارسی را بنیان گذاری کرد ارائه شده و در ادامه مجموعه ای از نامه های به یادگار مانده از او که می توانند احساسات، شخصیت، افکار، دلواپسی ها، دغدغه ها و گوشه ای از زندگی فردی و اجتماعی اش را به تصویر بکشند در اختیار قرار گرفته است.

کتاب پرنده ی کوچک من

نیما یوشیج
علی اسفندیاری مشهور به نیما یوشیج (زادهٔ ۲۱ آبان ۱۲۷۶ – درگذشتهٔ ۱۳ دی ۱۳۳۸) شاعر معاصر ایرانی و بنیان‌گذار شعر نوین و ملقب به پدر شعر نو فارسی است.نیما یوشیج با مجموعه تأثیرگذار افسانه، که مانیفست شعر نو فارسی بود، در فضای راکد شعر ایران، انقلابی به پا کرد. نیما آگاهانه تمام بنیادها و ساختارهای شعر کهن فارسی را به چالش کشید. شعر نو عنوانی بود که خودِ نیما بر هنر خویش نهاده‌ بود.تمام جریان‌های اصلی شعر معاصر فارسی وامدار این انقلاب و تحولی هستند که نیما نوآور آن بود. بسیا...
قسمت هایی از کتاب پرنده ی کوچک من (لذت متن)
از من می خواهی چه راه نغمه ای را از قلب سوخته ام باز کرده و به مردم نمایش بدهم؟ نوشته های خود را که تمام مثل خود من مخفی شده اند خیلی طولانی نوشته ام و از آن ها کمتر می توانم قسمت کوتاهی را جدا کنم که اثر خود را کم نکند یا خواننده ی کتاب خوب تو آن را بپسندد. اگر نوشته من مثل یک گل هم با طراوت و رنگی باشد وقتی که آن را پرپر کرده هر برگش را به یک طرف بفرستم آیا از رونق خود کم نمی کند؟ قلب من ساز کوک شده ایست که هرکه به آن دست می برد نغمه ای بیرون می کشد. اما بیشتر طبیعت است که آن را می نوازد. هرگز کسی تارهای ساز مرا از استغاثه مردگان و صدای ارواح، گریه از وسط ابرو خنده از لب گل خالی نمی بیند. آیا قبول داری که هر قلبی نمی تواند اینها را تعبیر کند؟ برای شناسایی چیزهای کوچک و مختصر کمی تنزل باطن کافی است اما برای آنچه ماجرایی کم دارد کم و بیش عظمت و سوق طبیعی لازم است. من پرنده ی کوهی عجیب و غریبی هستم که در شهرها به صدای اول به دور من جمع شده و کم کم وقتی که نمی توانند مرا و اسرار مرا بشناسند از من دور می شوند. آیا می خواهی این پرنده ای را که آسمان برای حفظ آبروی خود به روی قلب من کشیده است از هم بدرم؟ از یک گوشه ی آن عشق مثل ملائکه ی قشنگی بازی کنان می خندد. از گوشه ی دیگر طبیعت اکلیلی از گل به دست گرفته آهسته می لرزد و پیش می آید! می خواهی هیاهوی این دو بازیگر را بشنوی، قلب من مال تست. با آن هرچه دلت می خواهد بکن. اما راضی نشو که دیگران از آن نفرت کرده بگریزند.