«دوشنبه» رمانی از آراز بارسقیان است که در ادامۀ رمان قبلی او یعنی «یکشنبه» چاپ شده است. او تصمیم دارد این سری رمان را که با نام روزهای هفته است ادامه بدهد تا به شنبه برسد. داستان رمان «دوشنبه» همچنان که از نامش پیداست در یک روز دوشنبه اتفاق میافتد و از هفت صبح شروع میشود تا دوازده شب ادامه پیدا میکند.
«دوشنبه» در واقع داستان یک روز از زندگی یکی از شخصیتهای رمان «یکشنبه»، رمان قبلی بارسقیان، است. در این روز دوشنبه روزمرگیها، زندگی، شغل و درگیریهای عاطفی شخصیت اصلی در قالب یک داستان روایت میشوند. این رمان را میتوان در رده رمانهای شهری قرار داد، اما انگار تهران فقط در خیابان کریمخان و ولیعصر و انقلاب خلاصه شده است. این موضوعی است که برخی منتقدین به آن اشاره کردهاند. شهر و نوشتن در بارۀ شهر در قرن بیستم یکی از موضوعات ادبیات داستانی است، این نوع ادبیات، روایت زندگی ناپایدار شهری و حس گمشدگی را بازنمایی میکند. تنهایی و نبود همبستگی اجتماعی از عناصر مهم ادبیات شهری است. این عناصر را تا حدودی و به شکل کمرنگی در رمان «دوشنبه» نیز میتوان دید.
رمان شروع و پایان خوبی دارد که این از نکات مثبت آن است. «دوشنبه» مجموعهای از خردهروایتهایی است که ۱۹ ساعت از زندگی شخصیت اصلی رمان را روایت میکند. ساختار رمان بر اساس همین خردهروایتهاست و نمیتوان پیرنگی را برای آن در نظر گرفت. هرچند برخی از این خردهپیرنگها به خودیخود بسیار جذاب هستند و حتی شاید بتوان براساس آنها یک رمان کامل نوشت.
حضور مولف در «دوشنبه» پررنگ است و میتوان گفت، به نوعی شکلی از اتوبیوگرافی پیدا کرده است. شخصیت اصلی رمان نیز مانند نویسنده، مترجم است و دغدغههای ادبی دارد و ارجاعات زیادی به آثار ادبی نیز در این رمان وجود دارد. شخصیت اصلی، آربی، نویسنده و مترجمی است که با پدر و خواهرش آیلین زندگی میکند. آربی از خواب بیدار میشود، ترجمه میکند، به ملاقات ادبیاتیها میرود و ضمن آن روابطش با خانواده و خواهرش، دوستش و دوست دختر سابقش نیز روایت میشود. قهرمان رمان زندگی ملالآوری شبیه به بسیاری از آدمهای کلان شهر تهران دارد و میتوان او را نماد آدمهای شهرنشین دانست.
روایت روزمرگی و تنهایی آدمها در دل شهر و در کنار آدمهای دیگر موضوعی است که هم در رمان «یکشنبه» روایت میشود و هم در رمان «دوشنبه». این دو رمان میتوانند گزینههای مناسبی برای علاقمندان به رمانهای شهری باشند.
کتاب دوشنبه