داستانی پراحساس درباره دو خواهر، اقیانوسی از دروغ، و جست و جویی برای حقیقت.
این داستان استادانه در مورد خواهران و اسرار، جراحت و رستگاری، و امید و التیام را از دست ندهید.
از ژرفای جذاب این رمان پرشور و درخشان، لذت ببرید.
مقاومت، تو را خواهد شکست. خواهد کشت. تنها راه زنده ماندن، رها کردن است.
وقتی تو را دیدم، شناختمت، انگار تمام این مدت منتظر بودم که از راه برسی. و آنجا بودی.
بعد از یک عمر پنهانکاری و دروغ، در تاریکی به سوی محله خودم رانندگی می کنم.
نشر ایهام ترجمه فوق العاده بدی داشت یعنی گاهی اوقات جمله هیچ سر و تهی نداشت داستان خیلی گیرایی نداشت یعنی کاملا کلیشه ای بود دو نفر خیلی کلیشه ای همدیگرو پیدا میکنن و جملات اصلا با احساس بیان نشده بود