توطئه ی سکوت همه جا را فرا گرفته بود و هیچکس حاضر نبود به روی مبارک خودش بیاورد برای من خاک بر سر اتفاقی افتاده بود، لازم بود از چند و چون آن سر در بیاورم. تندتند شروع به جیدن ناخن هایم کردم و از زبانم در رفت: "معذرت میخوام خانم صادقی، شما میدونین بلوغ یعنی چه؟" خانم صادقی محکمتر پا زد: "اینکه معذرت نمیخواد!"
کتاب خیلی خوشبختم خانوم صادقی