بحران آمریکا، یا به سادگی بحران، مجموعه جزوهای است که توسط فیلسوف و نویسنده قرن هجدهم، توماس پین، منتشر شده است، که ابتدا از سال 1776 تا 1783 در طول انقلاب آمریکا منتشر شد. سیزده جزوه شماره گذاری شده بین سال های 1776 و 1777 و سه جزوه اضافی بین سال های 1777 و 1783 منتشر شد. اولین جزوه در ژورنال پنسیلوانیا در 19 دسامبر 1776 منتشر شد. پین این جزوه ها را با نام مستعار «عقل سلیم» امضا کرد.
جزوه ها مقارن با بخش های اولیه انقلاب آمریکا بودند، زمانی که مستعمره نشینان به آثار الهام بخش نیاز داشتند. سریال بحران آمریکا برای « آرمان انقلابی» مورد استفاده قرار گرفت. پین، مانند بسیاری از سیاستمداران و دانشمندان دیگر، می دانست که استعمارگران بدون دلیل مناسب از جنگ انقلابی آمریکا حمایت نمی کنند. آنها به زبانی نوشته شده بودند که مردم عادی می توانستند آن را بفهمند، آنها نمایانگر فلسفه لیبرال پین بودند. پین همچنین از ارجاعات به خدا استفاده کرد و گفت که جنگ علیه بریتانیای کبیر جنگی با حمایت خداوند خواهد بود. نوشتههای پین روحیه استعمارگران آمریکایی را تقویت میکرد، توجه مردم بریتانیا به جنگ را جلب میکرد، موضوعات در خطر جنگ را روشن میکرد، و طرفداران صلح از طریق مذاکره را محکوم میکرد. جلد اول به طور معروف شروع می شود: «این زمان هایی است که روح مردان را امتحان می کند»
در فورت - لی که با سپاهیان بودم، با آنها تا مرز پنسیلوانیا راهپیمایی کردم. با اوضاع و احوال آنجا بسیار آشنا هستم، اما آنهایی که در فاصلهٔ دوری از آنجا بسر می برند، بسیار اندک می دانند یا تقریبا هیچ نمی دانند. موقعیت ما در آنجا بسیار دشوار بود، آنجا گلوگاه باریکی از خشکی بین نورت - ریور و هکن سک بود. نیروهای ما ناچیز بودند، تقریبا به یک چهارم نیروهای فرمانده هاو نمی رسیدند. ارتشی دم دست و پشتیبان نداشتم تا اگر در موضع دفاعی قرار می گرفتیم، صفوف دشمن و محاصره را بشکند. مهمات ما، آتشبار سبک و بیشتر انبارهای ما، از ترس اینکه پس از نفوذ به فرمانده هی هاو به جرسی به دست نیروهای انگلیسی برسد، خالی شده بودند، در آن صورت دیگر فورت - لی بدرد ما نمی خورد، زیرا به عقل هر آدمی زاد ذیشعور که در ارتش باشد یا نباشد، می رسد این نوع دژها یا پادگان های صحرایی فقط کاربرد موقتی دارند، و تا زمانی که دشمن نیروهای خود را علیه هدف خاصی به کار می گیرد، بدرد بخورند و فقط از این پادگان های موقتی در موقع دفاع استفاده می شود. موقعیت و اوضاع و احوال ما در فورت - لی چنین بود، صبح بیستم نوامبر، افسری با این اطلاعات آمد که دویست قایق حدود هفت یا هشت مایل بالاتر پهلو گرفته اند: سرتیب گرین که پادگان را فرماندهی می کرد، بلافاصله به افراد دستور بدست گرفتن سلاح داد، و پیکی تیز پا به عالی جناب ژنرال واشنگتن در شهرستان هکن سک اعزام کرد، شهری که با کشتی شش مایل از پادگان فاصله داشت. هدف نخست ما حفظ پلی بر رودخانهٔ هکن سک بود که بین دشمن و ما قرار داشت که با ما شش مایل و با دشمن سه مایل فاصله می انداخت. ژنرال واشنگتن ظرف چهل وپنج دقیقه خودش را رساند، و پیشاپیش سپاهیان به سوی پل حرکت کرد، این همان جایی بود که انتظار داشتم، بگو و مگو پیدا کنیم، اما آنها اختلاف را انتخاب نکردند، آنهایی که روی کشتی بودند، به جز برخی که از کنار آسیابی که روی نهری، که بین پل و کشتی قرار داشت، عبور کردند، و راه خود را به سرزمین های باتلاقی پیش گرفتند تا به شهرستان هکن سک برسند، و از رودخانه بگذرند. تا آنجا که واگن ها جا داشتند باروبنه بار کردیم، بقیه از دست رفت. هدف ساده س ما نجات پادگان و ادامه راهپیمایی تا زمانی بود که شبه نظامیان جرسی و پنسیلوانیا به کمک بیایند، تا بتوانیم در برابر دشمن موضع بگیریم.
انسان بزرگ