رمانی پرتعلیق که مخاطبین را به گوشه و کنار دنیا می برد، از سیدنی تا بانکوک تا نیویورک.
با نثری زیبا، و عمیقا غم انگیز.
بلندپروازانه و جذاب.
کتاب ها مثل قارچ هستند. وقتی حواست نیست، بزرگتر می شوند.
با خودش فکر کرد که آدم ها کتاب هایشان را نگه می دارند نه به خاطر این که احتمالا دوباره آن را خواهند خواند بلکه چون این اشیاء، دربردارنده گذشته هستند-تار و پود خویشتن در مکانی مشخص، در زمانی مشخص.
آدم ها در سال های نوجوانی، آرزو دارند که جذاب به نظر بیایند؛ بعد از بیست سالگی، تحسین برانگیز باشند؛ بعد از سی سالگی، کسی به آن ها نیاز داشته باشد.
فوقالعاده بود. داستانش کلا میتونم بگم داستان زندگی واقعی بود. توی زندگی به آدم اشتباهی اعتماد میکنیم، آدم درست زندگی مون رو کنار میگذاریم، تحقیر میشیم و... همه اینها نشون میده که زندگی پر از فراز و فرود هست و قرار نیست همیشه اتفاق خوبی بیفته و آدم میتونه اشتباه کنه. ویژگی مثبت کتاب این بود که کلی از موضوعات روز رو به چالش میکشید. از صحبتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تا روابط عاشقانه، دوستانه، و والدین و فرزندان. شاید برای بعضی از افراد روند کتاب کند باشه، ولی به نظر من سرعت خوبی داشت و سرعت بیشتر باعث میشد از انتقال مطالبی که نویسنده قصد گفتن شون رو داره جلوگیری بشه، و ما نتونیم ارتباط بگیریم.