کتاب صور بنیانی حیات دینی

The Elementary Forms of the Religious Life
کد کتاب : 9329
مترجم :
شابک : 9789643056933
قطع : وزیری
تعداد صفحه : 626
سال انتشار شمسی : 1402
سال انتشار میلادی : 1912
نوع جلد : جلد سخت
سری چاپ : 9
زودترین زمان ارسال : 11 آذر

معرفی کتاب صور بنیانی حیات دینی اثر امیل دورکیم

امیل دورکیم در صور بنیانی حیات دینی (1912) وظیفه ی کشف منبع پایدار هویت اجتماعی انسان را بر عهده ی خود می گذارد. او آنچه را که ساده‌ترین شکل دین مستند می‌دانست - توتمیسم در میان بومیان استرالیا بررسی می‌کند. برای دورکیم، مطالعه ی دین بومیان راهی بود برای «درکی از ماهیت مذهبی انسان، با نشان دادن جنبه ای اساسی و دائمی از انسانیت». نیاز و ظرفیت زن و مرد برای ارتباط اجتماعی با یکدیگر در مرکز کاوش دورکیم قرار دارد که در آن مذهب مظهر باورهایی است که جهان اخلاقی ما را شکل می دهد.
اشکال ابتدایی مورد تشویق و بحث جامعه شناسان، مردم شناسان، مردم شناسان، فیلسوفان و الهی دانان قرار گرفته است و همچنان با نسل های جدید درباره منشأ و ماهیت جذاب دین و جامعه صحبت می کند. این نسخه جدید و مختصر شده، بسیار عالی است و شامل مقدمه ای بر اندیشه های دورکیم است.
در ابتدای کتاب آمده است:
" هدف ما در این کتاب مطالعه بدوی ترین و ساده ترین دینی ست که بشر تاکنون بدان پی برده؛ می خواهیم این شکل از دین را تحلیل و تبیین کنیم. ساده ترین دینی که بشر تاکنون بدان پی برده از نظر ما آن دستگاه دینی است که دو شرط زیر را دارا باشد: نخست اینکه در جوامعی بدان بربخوریم که سازمان آنها از دیدگاه سادگی بالادست نداشته باشد؟ علاوه بر این، باید چنان باشد که برای تبیین آن به هیچ عنصری که از دینی مقدم بر آن به عاریت گرفته شده باشد نیاز نداشته باشیم."

کتاب صور بنیانی حیات دینی

امیل دورکیم
داوید امیل دورکهایم (David Émile Durkheim - تلفظ فرانسوی: ​[eˈmil dyʀˈkɛm]) (زاده ۱۵ آوریل ۱۸۵۸ - درگذشته ۱۵ نوامبر ۱۹۱۷)، جامعه‌شناس بزرگ قرن نوزدهم و ابتدای قرن بیستم است. به عقیدهٔ بسیاری، دورکیم بنیان‌گذار جامعه‌شناسی به‌شمار می‌رود. هرچند آگوست کنت به عنوان واضع واژهٔ جامعه‌شناسی شناخته می‌شود، ولی اولین کسی که توانست کرسی استادی جامعه‌شناسی را تأسیس کند، دورکیم بود. وی همچنین مؤسس سال‌نامهٔ جامعه‌شناسی در فرانسه است.عمده کارهای دو...
قسمت هایی از کتاب صور بنیانی حیات دینی (لذت متن)
نخست اینکه به ادراک تازه ترین ادیان تنها در صورتی دست خواهیم یافت که شیوه شکل گرفتن تدریجی آنها در جریان تاریخ را دنبال کنیم. تاریخ در واقع تنها روش تحلیل تبیین کننده ای ست که می توان در مورد ادیان به کار برد. تنها تاریخ است که به ما اجازه می دهد تا نهاد اجتماعی معینی را به اجزاء سازنده آن برگردانیم چرا که از راه مطالعه تاریخ به شیوه پیدایش آنها در طول زمان بی می بریم. از سوی دیگر، تاریخ تنها با قرار دادن هر یک از آن اجزاء در مجموعه اوضاع و احوالی که اجزاء نامبرده در آنها پدید آمده اند، تنها وسیله ای را که ما برای تعیین علل پیدایش آنها ممکن است دارا باشیم در اختیار ما می نهد. بنابراین، هر بار که در صدد آن بر می آییم تا امری بشری را که در شرایط معینی از زمان قرار داده شده است تبیین کنیم - اعم از باوری دینی، قاعده ای اخلاقی، دستوری حقوقی، فنی هنری، یا تظامی اقتصادی - می بایست به بدوی ترین و ساده ترین شکل آن برگشت و کوشید دریافت که خصلت های آن امر در این مرحله از هستی اش چگونه است؛ سپس باید دید امر نامبرده چگونه اندک اندک توسعه یافته و پیچیده تر شده است، چگونه به مرحله ای که در لحظه مشاهده اش می بینیم رسیده است.