در همین زمان راسپوتین شروع به ارائه توصیه های عجیب و غریب به تزار و ملکه کرد. از نامه ملکه به تزار: «او ]راسپوتین[ احساس کرده که تو باید به کارخانه ها دستور بدهی مهمات جنگی بسازند و اگر آن ها فهرست کارخانه ها را نشانت دادند باید خیلی ساده دستور بدهی کدام کارخانه ها مهمات بسازند... شیرین عسل خودم مستبدتر باش، و عزم و قاطعیت خودت را نشان بده.»(۱۴ ژوئیه ۱۹۱۵)
عجیب است، اما راسپوتین انجام اقداماتی را پیشنهاد می کرد که کاملا مشابه اقدامات بلشویک ها در زمان استالین است. استالین حین جنگجهانی دوم با یک مشت آهنین کاری کرد که همه کارخانه های کشور قادر به تولید مهمات جنگی و مصنوعات مورد نیاز در جبهه های جنگ باشند. راسپوتین هم حین جنگ جهانی اول توصیه مشابهی کرده بود:«۲۹ اوت ۱۹۱۵... اما دوستمان ]راسپوتین[ احساس می کند کارخانه های بیش تری را، حتا کارخانه های تولید کننده محصولات غذایی را هم، باید به تولید مهمات جنگی واداشت.»
مجله موضوعات تاریخی در ۱۹۶۴ یک شماره جنجالی منتشر کرد که نه تنها مورد توجه مشتاقانه مورخان قرار گرفت بلکه توجه خوانندگان عادی را هم جلب کرد. در مجله سندی برای اولین بار به چاپ رسیده بود که تا آن زمان در بایگانی محرمانه اسناد انقلاب اکتبر نگهداری شده بود؛ سندی با عنوان «تجزیه و تحلیل بازجوف.پ. سیمپسون، عضو کمیسیون فوق العاده، در باره فعالیت راسپوتین و همدستان نزدیکش، و نفوذ آن ها بر نیکالای دوم در محدوده حکومت».
برای دسترسی به اسناد کمیسیون فوق العاده باید انبوهی از مجوزهای رسمی را از ادارات دولتی دریافت می کردم؛ در این جا قصد ندارم تلاش هایی را که در این زمینه کردم، برشمارم. یا نمی خواهم توضیح بدهم این مجوزها چگونه در عمل بی ارزش و بی فایده از کار درآمدند. یا نمی خواهم بگویم یگانه چیزی که کمکم کرد، جایگاهم به عنوان یک نمایشنامه نویس و فیلمنامه نویس مطرح و موفق بود. فقط به این اکتفا می کنم که اجازه دسترسی به بایگانی اسناد کمیسیون فوق العاده را به دست آوردم.