کتاب «کلارا و خورشید» رمانی نوشته ی «کازوئو ایشی گورو» است که نخستین بار در سال 2021 وارد بازار نشر شد. این رمان، داستان «کلارا» را روایت می کند: یک دوست مصنوعی، رباتی شبه انسان با ویژگی های منحصر به فرد که از مغازه ای که در آن قرار دارد، با دقت به رفتار آدم هایی می نگرد که وارد مغازه می شوند یا از مقابل ویترین در خیابان عبور می کنند. او همچنان امیدوار است که یک مشتری خیلی زود از راه خواهد رسید و او را انتخاب خواهد کرد. کتاب «کلارا و خورشید» اثری هیجان انگیز است که تصویری از جهان در حال تغییر انسان ها را از دریچه ی نگاه یک راوی فراموش نشدنی ارائه می کند؛ راوی ای که به دنبال یافتن پاسخ برای پرسشی بنیادین است: عاشق شدن به چه معنا است؟
کلارا و خورشید رمان بزرگی ست. یک اثر علمی تخیلی و پادآرمانشهری که رنگ و بوی آثار ماندگار و بزرگ کلاسیک را هم می دهد.یک رمان جدید خارق العاده از برنده نوبل، «کازوئو ایشی گورو».
یکی از تأثیرگذارترین و ژرف ترین رمان های «ایشی گورو».
تأملی گزنده بر عشق و تنهایی.
می توانستم افرادی را که در خیابان از مقابلمان عبور می کنند ببینم، مدل های مختلف کفششان را، لیوان های کاغذی، کیف های رودوشی و سگ های کوچک؛ اگر می خواستم می توانستم با چشم هایم هر یک از آن ها را دنبال کنم که از خط عابر پیاده عبور می کردند و تا بعد از تابلوی حمل با جرثقیل و جایی که دو مرد تعمیرکار کنار یک زهکش ایستاده بودند و با دستشان اشاره می کردند، به آن ها دید داشتم.
در طول روز خورشید ما را گرم نگه می داشت و «رزا» به نظر خیلی خوشحال بود. ولی متوجه شدم که خیلی به چیزهای دیگر نگاه نمی کرد و چشمانش را به علامت حمل با جرثقیل مقابلمان دوخته بود. فقط وقتی چیزی به او نشان می دادم، سرش را برمی گرداند و بعد جذابیتش برایش کمرنگ می شد و دوباره به تابلو زل می زد.
بعضی از افرادی که آنجا توقف می کردند، هیچ علاقه ای به ما نشان نمی دادند. فقط می خواستند کفش ورزشی شان را دربیاورند و کاری با آن بکنند یا این که وسیله های مستطیلی شان را فشار دهند. اما بعضی از آن ها خیلی به شیشه نزدیک می شدند و به داخل زل می زدند، اکثرشان بچه بودند و در سن و سالی که ما برایشان مناسب بودیم. به نظر می رسید که از دیدنمان خوشحال هستند. کودک با هیجان نزدیک می شد، تنها یا با بزرگترهایش، بعد به ما اشاره می کرد، می خندید، شکلک درمی آورد، به شیشه می زد، دست تکان می داد.
«ایشی گورو» در این رمان، ایده هایش در مورد خاطرات و هویت را که در داستان های قبلی نیز به آن ها پرداخته است، به شکل کامل مورد تحلیل و کاوش قرار می دهد.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
«بازماندهی روز» سومین کتاب کازو ایشیگورو است که در سال 1989 منتشر شده و در همان سال موفق به کسب جایزهی بوکر گردید
اگر همیشه با دیده ی شک و تردید به رمان های عاشقانه و طرفداران آن نگریسته اید و علت محبوب بودن این ژانر، کنجکاوی تان را برانگیخته است، با این مقاله همراه شوید
کازوئو ایشی گورو، نویسنده ی دوست داشتنی و فوق العاده با استعداد ژاپنی/انگلیسی است که با شایستگی تمام، جایزه ی نوبل ادبیات سال 2017 را از آن خود کرد.
نشر نیماژ یا گویا برای این کتاب چطوره؟
من چاپ نشر کتاب کوله پشتی رو خوندم. متن خود کتاب و روایت کلارا عجیب غریب بود و مبهم.. واسه همین طول کشید تا زبان روایتش رو بفهمم و بهش عادت کنم.. وگرنه ترجمه خوب بود✋••• به عنوان توصیه ، بهتون بگم که.. از این کتاب انتظار یه داستان هیجانانگیز و باحال رو نداشته باشید.. با روند آروم و بینهایت کُند داستان برید جلو.. اما در کل، کتاب قشنگ و تاثیرگذاریه، خوندنش خالی از لطف نیست :) 🌿🧡
اوایل و اواخر کتاب جالبه اما اواسطش خیلی خسته کنندست ترجمه خانم تیموریان هم ترجمه خوبی بود
ترجمهی جناب سهیل سُمّی عالی بود.👽✌🏻 بهنظر من، باید به خود ترجمه، امتیاز داد که کتاب به این مزخرفی رو، اینقدر زیبا ارائه کرده.
اقای امیرمهدی حقیقت ترجمه اتون رو یه ویرایش مجدد بکنید. اولین سطر کتاب: نو که بودیم! یه لحظه فکر نکردید نو که بودیم یعنی چه؟ پاراگراف بعدش: از خوراکیهای خورشید تغذیه کنم! ایران کتاب عزیز لطفا پیغامم رو پاک نکنید. مترجمها بدونند کارشون زیر ذره بینه و هرچی خواستن نمیتونن ترجمه کنند. اونم نشر چشمه که ادعاش سربه فلک کشیده و رو حساب همین ادعا نرخ کتاباش رو بیشتر میزنه. چهار ترجمه رو مقایسه کردم ترجمه نشرچشمه پراز ایراد بود. بقیه خوب بودند.
حرفی که میزنم در دفاع از کسی نیست ولی فک میکنم که کتاب رو نخوندید و نمیدونید که راوی کتاب یک رباته که از انرژی خورشیدی تغذیه میکنه و اینکه موضوع نو بودن هم قاعدتا در رابطه با یک ربات صدق میکنه.
بعضی از کتابها هستند که وقتی در سن بزرگسالی خوانده میشوند عمیقتر درکشان میکنیم این کتاب هم از دسته همین کتابها است. فکر نمیکردم پایان یک کتاب اشکم را در بیاورد.
بعضی از کتابها هستند که وقتی در سن بزرگسالی خوانده میشوند عمیقتر درکشان میکنیم این کتاب هم از دسته همین کتابها است. فکر نمیکردم پایان یک کتاب اشکم را در بیاورد.
در کل خوب بود ولی برای گروه سنی نوجوان احتمالا جذابتر هست.
من از نشر کوله پشتی خوندم ترجمه خوب بود و پیام زیبا و پر تعمقی داشت اما اگر فقط پیام براتون مهمه و نه سیر داستان بخونید چون اتفاقات و ویژگیهای دنیای کتاب بسیار موهومه و اصلا متوجه داستان و اکثر اتفاقات نمیشد و چرای خیلی از مسائل داستان رو توضیح نمیده اصلا و به نظرم نسبت به کتابای دیگه ایشی گورو از لحاظ داستانی ضعیفتر بود
کامنتم فکر کنم پاک شده ... دیشب این کتابو تموم کردم و کامنت گذاشتم ولی پاک شده انگار . من مشر کوله پشتی رو خوندم ، خوب بود ترجمه . کتابو به نوجوونا پیشنهاد میدم بخونن . یکی از مهربونترین کتابایی بود که خوندم .. به نظرم میشه اینطوری توصیفش کرد .. کتابِ مهربونی بود 🧡🌻 - اسپویل : اتفاقای تلخ و شیرین زیادی افتاد توی داستان .. آخرشم برام مثل یه غروب زیبا ولی غم انگیز بود ... در کل خوب بود . کلارا بشدت دوست داشتنی بود . من دید منفی ای به هوش مصنوعی داشتم که یکم این دیدمو مثبت کرد . از بس مهربون بود کلارا ... شاید واقعا در آینده بشه ربات مهربونم پیدا کرد ...
کامنتها کلا دیر ارسال میشن توی سایت ، پاک نشده فقط طول کشیده تا نمایش داده بشه ولی خواستم بگم نظرت من رو ترغیب کرد تا برم کتاب رو بخرم ممنونممم 😃🌈
من نشر کوله پشتیرو خوندم و به نظرم خوب بود . یکی از مهربونترین کتابایی بود که خوندم . حسم اینطوری میگه که کتابِ خیلی مهربونی بود .... اسپویل ممکنه باشه پاراگراف بعدی : - حسای شیرین و تلخ زیادی بهم داد گاهی استرسو اخرشم یه غم عجیب مثل حس غروب کردن خورشید . در کل واقعا دوست داشتنی بود 🖤🧡 کلارا بشدت دوست داشتنی بود . همیشه دید منفی ای به رباتا و هوش مصنوعی داشتم که قراره در آینده اتفاق بیوفتن ولی مثل این که میشه مهربونیم توشون پیدا کرد ... 🌄
ترجمه نشر روزگار واقعا خوب و روان و منطبق با سبک نوشتاری نویسنده است، ولی متاسفانه ظاهرا کتاب ویراستاری نشده.
انتشارات خوب مترجم خوب هم استخدام میکنه (میگیره) با توجه به شناختی که از انتشاراتیهای خوب هست انتخاب کنیم
تقریبا تمام انتشاراتیهای ایران ترجمه ش کردند😅
ترجمه نشر روزگار بسیار عالی و بی نقص بود، اما متاسفانه کتاب مشگل ویراستاری داره.
چرا این همه نشر یک کتاب رو موازنه کار کردن😑
لطفا برای نشر چشمه رو موجود کنید.
سلام و وقت به خیر. موجود شد.
پایان کتاب زیبا بود
سلام. در نسخه اصلی از واژه دوشیزه برای خانم هلن استفاده شده.
نشر روزگار مشکل ویراستاری داره، ترجمه خوبه
نمیدونم چرا خانم تیموریان از کلمه دوشیزه برای یک زن استفاده کرده، دوشیزه برای دختران استفاده میشه
ترجمه امیرمهدی حقیقت که بزودی از نشر چشمه منتشر میشه رو بگیرید!
ترجمه خانم مقانلو و شکراللهی هم خیلی خوبن