نویسندهای که رسالتش ایستادن بر سر حقیقت بود و اعتقاد داشت مینویسد چون جهان پر از دروغ است، رمانها، داستانها و نمایشنامههایی نوشت در نقد و مسخرگی اخلاق بورژوازی و نظم پسند سرمایهداری. اگر «عاشق خانم چترلی» بیمهابایی و ناگزیری میل تنانهی زن و مرد را بزرگتر از تضاد طبقاتی و برساختهای اشرافیت مضمهل انگلیسی روایت کرده و در «پسران و عشاق» کنترلگری خانوادههای کارگری را در همهی ابعاد و اجزای زندگی فرزندانشان تصویر میکند، در نمایشنامهی «عروس» روابط مردان و زنان کارگر را در ادامهی روابط مادران و پسران این طبقه دیده و نقطههای اتصال زندگی خانوادگیشان را با کار، ابزارهای تولید و شیوههای استثمار، با دقت نظری مثالی در دل درامی بینقص ارائه میدهد. کتاب «عروس: نمایشنامهای در چهار پرده»، نوشتهی «دی. اچ. لارنس» نقطهی عطف درام کارگری انگلیسی و ژانر «ظرفشویی آشپزخانه» است که رویدادی تاریخی(اعتصاب ملی زغالسنگ 1912) را در بستری فراتاریخی قرار داده و به ساختارهای مسلط و استوار بر باورها و ایدئولژیهای پیشینی و از پیش پذیرفتهشدهی یک اجتماع خشمگین و سرخورده، حمله میکند. موضوعیت اعتصاب ملی زغالسنگ در 1912 یعنی ارزش کار و اهمیت حداقل دستمزد، بهدرستی در لایههای نمایشنامهی عروس لارنس تنیده شده و البته شگفتانگیز است که این متن، خیلی قبلتر از پرداختن متفکران فمینیست به مسئلهی «کار خانگی»، به کندوکاو در آن پرداخته و کلیت نظام تولید سرمایهدارانه را با اکتها و گفتوگوهایی درخشان هدف قرار میدهد.
کتاب عروس