کتاب خروجی غربی; کتاب خروجی غربی

کتاب خروجی غربی

Exit West

کد کتاب : 12710
مترجم : مرضیه سادات پیمان
شابک : 978-9646979765
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 200
سال انتشار شمسی : 1398
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
کتاب فرار به غرب; کتاب فرار به غرب
فرار به غرب
Exit West

کد کتاب : 1194
مترجم :
شابک : 978-600-99932-2-2
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 168
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 2
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
کتاب خروجی غرب; کتاب خروجی غرب
خروجی غرب
Exit West

کد کتاب : 15249
مترجم : راهله میلانی
شابک : 978-9641915843
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 169
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
کتاب خروجی غربی;
خروجی غربی
Exit West

کد کتاب : 26919
مترجم :
شابک : 978-6008968061
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 186
سال انتشار شمسی : 1397
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : 11 آذر
کتاب خروجی غرب;
خروجی غرب
Exit West

  • 17,000 تومان
  • تمام شد ، اما میاریمش 😏
  • انتشارات: ورا ورا
    نویسنده:
کد کتاب : 15250
مترجم :
شابک : 978-6008984382
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 150
سال انتشار شمسی : 1398
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---
کتاب مهاجرت به غرب; کتاب مهاجرت به غرب
مهاجرت به غرب
Exit West

کد کتاب : 96257
مترجم :
شابک : 978-6222471439
قطع : رقعی
تعداد صفحه : 254
سال انتشار شمسی : 1399
سال انتشار میلادی : 2017
نوع جلد : شومیز
سری چاپ : 1
زودترین زمان ارسال : ---

معرفی کتاب فرار به غرب اثر محسن حمید

کتاب فرار به غرب، رمانی نوشته ی محسن حمید است که اولین بار در سال 2017 به چاپ رسید. در کشوری در آستانه ی جنگ داخلی، دو جوان با هم آشنا می شوند: دختری حساس و مستقل به نام نادیا و پسری متین و آرام به نام سعید. این دو، رابطه ی عاشقانه ای پنهانی را شروع می کنند و به خاطر شرایط بد و ناآرام پیرامون، خیلی زود به یکدیگر نزدیک می شوند. زمانی که آتش جنگ شعله ور می شود و خیابان های آشنای سابق را به میدان های نبرد و محل انفجار بمب های مختلف تبدیل می کند، نادیا و سعید درباره ی درهایی می شنوند که می توان از آن ها برای فرار به دنیایی بهتر استفاده کرد. با افزایش درگیری و خشونت، آن ها درمی یابند که انتخاب دیگری برایشان نمانده است. نادیا و سعید با ترک زادگاه و زندگی سابقشان، یکی از این درها را می یابند و از آن عبور می کنند. آیا نادیا و سعید می توانند در این دنیای جدید و ناآشنا، زندگی را تجربه کنند؟
ویژگی های کتاب فرار به غرب

جزو لیست پرفروش ترین های نیویورک تایمز

برنده ی جایزه ی آسپن وردز سال ۲۰۱۸

نامزد جایزه ی بوکر ۲۰۱۷

برنده جایزه ی لس آنجلس تایمز سال 2017

نامزد جایزه Kirkus

محسن حمید
محسن حمید، زاده ی 23 جولای 1971، مشاور نام تجاری (برند) و نویسنده ی پاکستانی/ انگلیسی است.حمید از 3 تا 9 سالگی را در آمریکا گذراند و پس از آن، به لاهور پاکستان بازگشت. او در هجده سالگی به منظور ادامه ی تحصیلات به آمریکا برگشت و در سال 1993 با معدل ممتاز از دانشگاه پریسنتون فارغ التحصیل شد. حمید، پیشنویس اولین رمان خود را در کارگاه نویسندگی تحت تعلیم تونی موریسون نوشت و پس از اتمام تحصیل به پاکستان بازگشت تا بیشتر روی آن کار کند.
دسته بندی های کتاب فرار به غرب
ادبیات انگلیس
ادبیات داستانی
ادبیات معاصر
داستان درام
ادبیات رئالیسم جادویی
ادبیات مهاجرت
دهه 2010 میلادی
پرافتخارترین کتاب ها
پرفروش ترین کتاب های نیویورک تایمز
جایزه ی آسپن وردز
جایزه ی لس آنجلس تایمز
بهترین کتاب های داستانی بر پایه ی سبک رئالیسم جادویی
فهرست برترین کتاب های «ادبیات مهاجرت»
برترین آثار داستانی دهه 2010 به انتخاب «نیویورک تایمز»
فهرست کتاب های برگزیده به انتخاب «باراک اوباما»
صد کتاب برتر قرن 21 به انتخاب «نیویورک تایمز»
نکوداشت های کتاب فرار به غرب
An unforgettable story of love, loyalty, and courage.
داستانی فراموش نشدنی درباره ی عشق، وفاداری و شجاعت.
Goodreads
Moving, audacious, and indelibly human.
تکان دهنده، بی پروا و بسیار انسانی.
Entertainment Weekly Entertainment Weekly
Breathtaking.
نفسگیر.
NPR NPR
قسمت هایی از کتاب فرار به غرب (لذت متن)
پناهجویان بخش اعظم فضاهای خالی شهر را اشغال کرده و در فضای سبز بین اتوبان ها چادر زده بودند، در کنار خانه ها آشیانه هایی را برای خود درست می کردند، و در پیاده رو ها و حواشی خیابان ها می خوابیدند. برخی از آن ها سعی می کردند زندگی طبیعی شان را ادامه دهند، گویی زندگی به عنوان یک خانواده چهار نفره زیر یک نایلون آویخته شده روی چند شاخه درخت و تعدادی آجر شکسته برای آن ها یک امر کاملا عادی بود. آن ها با نگاه های سرشار از خشم، تعجب، استمداد یا حسادت به شهر خیره می شدند و زندگی شان به دلیل خستگی یا شاید به سبب روبرو شدن با عفریت مرگ، تهی از شور و اشتیاق بود. وقتی سعید و نادیا از پیچ ها عبور می کردند، باید مراقب بودند تا دست یا پایی را لگدمال نکنند.
عشق ورزیدن یعنی ورود به حیطه ی اجتناب ناپذیر این که یک روز دیگر نتوانی از ارزشمندترین چیزی که داری، محافظت کنی.
وقتی مهاجرت می کنیم، آن هایی که پشت سر می گذاریم را در دنیای زندگی مان به قتل می رسانیم.