کد کتاب : | 12740 |
مترجم : |
شقایق قندهاری
|
شابک : | 978-6005941340 |
قطع : | رقعی |
تعداد صفحه : | 112 |
سال انتشار شمسی : | 1401 |
سال انتشار میلادی : | 2002 |
نوع جلد : | شومیز |
سری چاپ : | 5 |
زودترین زمان ارسال : | 11 آذر |
کد کتاب : | 12741 |
مترجم : |
بیوک بوداغی
|
شابک : | 978-9643292973 |
قطع : | رقعی |
تعداد صفحه : | 76 |
سال انتشار شمسی : | 1401 |
سال انتشار میلادی : | 2002 |
نوع جلد : | شومیز |
سری چاپ : | 4 |
زودترین زمان ارسال : | --- |
رمان «خانه کاغذی» حجم زیادی ندارد، ولی به نظرم برای علاقه مندان به ادبیات و افرادی که کتابخوانی به بخشی از زندگی شان تبدیل شده بسیار جذاب و تکان دهنده است و چالش فکری ایجاد می کند.
رمان «خانه کاغذی» در نگاه اول با داستان زندگی زنی به نام بلوما لنون آغاز می شود که استاد رشته ادبیات انگلیسی است و روزی هنگام عبور از عرض خیابان، در حالی که مشغول خواندن شعری از امیلی دیکنسون است با ماشینی تصادف می کند، اما در واقع داستان از این جا به تدریج وارد زندگی افراد دیگری می شود. در ادامه این رمان با داستان زندگی مردی به اسم کارلوس بروئر آشنا می شویم که به طور جنون آمیزی عاشق کتاب است و با ولع بی پایان کتاب می خواند اما همین عشق بی حد و حصر به مطالعه، زندگی او را دگرگون می کند.
شاید روزی که «کارلوس بورئر» اولین کتابش را خرید و آن را با خود به خانه برد، هرگز تصور نمی کرد زندگی اش از این رو به آن رو می شود. او با چنان اشتیاق و شور و ولعی کتاب می خرید، کتاب می خواند، آن ها را رده بندی و فهرست نویسی می کرد که انگار همه زندگی اش همین کتاب ها هستند؛ و به جز آن ها هیچ و هیچ کس دیگری در زندگی اش جایی ندارد... رمان خانه کاغذی تاکنون به بیش از بیست زبان ترجمه شده است و با استقبال بسیار خوبی هم روبه رو شده است. نویسنده کتاب «کارلوس ماریا دومینگوئز» در سال 2002 برای خلق این داستان، جایزه ادبی لولیتا روبیال را به خود اختصاص داده است.