نمایشنامه ای تاریک که مستقیما با زمانه ی ما سخن می گوید.
خیره کننده.
باشکوه.
دردم را دریاب و در بیتابی ام به دیده ی انصاف بنگر، چه در بدبختی های بزرگ از رنج و اندوه گریز نیست، چون آدمی فرود آمدن این گونه توفان ها را بر خود نزدیک بیند، استوارترین عزم دستخوش سستی گردد.
هر چند روانم از این درماندگی سخت نگران است، اما پریشانی دل را به آب دیده راه نیست، و با آن که گاه از سینه آهی بر آسمان می رود، پرتوی پایداری همچنان از دیدگانم می درخشد.
در اوایل قرن بیستم و در اغلب کشورهای اروپایی، تمایزی میان نمایش های ساده و خیابانی با آثار جدی تر به وجود آمد.
وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند
موجود شود