1. خانه
  2. /
  3. کتاب فرار به موزه نیویورک

کتاب فرار به موزه نیویورک

5 از 2 رأی

کتاب فرار به موزه نیویورک

From the Mixed-Up Files of Mrs. Basil E. Frankweiler
٪15
115000
97750
معرفی کتاب فرار به موزه نیویورک
کتاب «فرار به موزه نیویورک» رمانی نوشته «ای. ال. کونینزبرگ» است که اولین بار در سال 1967 به انتشار رسید. به مدت بیش از پنجاه سال، حتی مخاطبینی که هیچ وقت به شهر نیویورک قدم نگذاشته اند، توانسته اند به واسطه ماجراجویی های «کلودیا کینکید»، قهرمان زن این داستان به یاد ماندنی و خاطره انگیز، از «موزه متروپولیتن هنر» در این شهر بازدید کنند. رمان «فرار به موزه نیویورک» که جایزه «نیوبری» را در سال 1968 از آن خود کرد، به ماجرای مأموریت یک دختر برای فرار از زندگی ظاهرا بی نقص خود و رفتن به مکانی شگفت انگیز—موزه—می پردازد. «کلودیا» در طول این ماجراجویی، عاشق و شیفته کشف اسرار مجسمه ای حیرت انگیز می شود.
درباره ای ال کونینزبرگ
درباره ای ال کونینزبرگ
الین لوبل کونینزبرگ، زاده ی 10 فوریه ی 1930 و درگذشته ی 19 آوریل 2013، نویسنده و تصویرساز آمریکایی کتاب های داستانی کودک و نوجوان بود. او در نیویورک به دنیا آمد اما در شهرهای کوچک پنسیلوانیا بزرگ شد. خانواده ی الین، مهاجرانی یهودی بودند که از نیویورک به شهری صنعتی در پنسیلوانیا نقل مکان کردند. او در مدرسه ی فارل، شاگرد ممتاز بود و پس از این دوره، وارد موسسه ی فناورانه ی کارنیج در پیتزبورگ شد و به تحصیل شیمی پرداخت. الین در سال 1952 با دیوید کونینزبرگ ازدواج کرد و این دو، صاحب 3 فرزند شدند. او نوشتن را همزمان با شروع مدرسه ی بچه ی سومش آغاز کرد و در این حرفه، به موفقیت های بزرگی دست یافت. الین لوبل کونینزبرگ در کلیسای فالز بر اثر سکته ای که یک هفته ی پیش به سراغش آمده بود، درگذشت.
ویژگی های کتاب فرار به موزه نیویورک
  • برنده جایزه «نیوبری» سال 1968
نکوداشت های کتاب فرار به موزه نیویورک

این ماجراجویی، بیش از نیم قرن است که مخاطبین را مسحور کرده است.

Publishers Weekly

اثری کلاسیک در ادبیات کودک، که بر شگفتی های موزه ها تأکید می کند.

ThriftBooks

اثر کلاسیک بسیار محبوب «کونینزبرگ».

Amazon
قسمت هایی از کتاب فرار به موزه نیویورک

«کلودیا» که از تمام این مراسم حالش به هم می خورد، از این که «جیمی» را از بازی عزیزش محروم کند، احساس گناه نمی کرد. اما «جیمی» که خیلی عصبانی بود و اصلا حال و حوصله ی گوش دادن به حرف های «کلودیا» را نداشت، با لب های آویزان و ابروهایی که تا روی چشم هایش پایین آمده بود، در صندلی اش فرو رفت.

در آن حالت، قیافه اش شبیه مینیاتور انسان نئاندرتالی شده بود که ریشش را از ته زده باشد. «کلودیا» حرفی نزد و صبر کرد عصبانیت «جیم» فروکش کند.

«کلودیا» که خودش را برای سخنرانی آماده کرده بود، گفت: «جیمی، من تو را برای مهم ترین حادثه ی زندگیمان لازم دارم!» «جیمی» غرغرکنان گفت: «من اصلا ناراحت نمی شوم که تو یکی دیگر را انتخاب کنی!» «کلودیا» از شیشه به بیرون نگاه کرد و جواب نداد. «جیمی» گفت: «حالا که مرا کشاندی اینجا، حرفت را بزن.» «کلودیا» باز هم چیزی نگفت و همچنان به بیرون زل زد.

مقالات مرتبط با کتاب فرار به موزه نیویورک
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
آشنایی با عناصر «داستان نوآر»
ادامه مقاله
مدال نیوبری، نشان افتخار ادبیات کودک
مدال نیوبری، نشان افتخار ادبیات کودک

این مدال توسط «انجمن خدمات کتابخانه ای برای کودکان» که بخشی از «انجمن کتابخانه های آمریکا» است به نویسنده ی خوش ایده ی سال گذشته اعطا می شود

اولین نفری باشید که نظر خود را درباره "کتاب فرار به موزه نیویورک" ثبت می‌کند