1. خانه
  2. /
  3. کتاب ردپای فرشته

کتاب ردپای فرشته

پیشنهاد ویژه
3.5 از 1 رأی

کتاب ردپای فرشته

The Mark of the Angel
انتشارات: نیماژ
٪25
200000
150000
معرفی کتاب ردپای فرشته
کتاب ردپای فرشته، رمانی نوشته ی نانسی هوستون است که اولین بار در سال 1998 انتشار یافت. داستان این رمان در سال 1957 و در پاریس می گذرد، جایی که زخم های روانی ناشی از جنگ جهانی دوم هنوز حتی شروع به بهبودی نیز نکرده اند. زنی جوان و آلمانی به نام زوفی، با موزیسینی فرانسوی به نام رافائل ازدواج می کند. سردی و شخصیت نه چندان صمیمی زوفی در نظر رافائل بسیار جذاب و برانگیزاننده است. روزی در محله ی قدیمی و یهودی نشین شهر، زوفی با مردی مجار آشنا می شود که سازنده ی آلات موسیقی است. پس از این آشنایی، زندگی آن ها به شکلی غیرمنتظره و قابل توجه، دگرگون می شود. این شخصیت ها، با شوری در سر و زخم های بهبود نیافته ای که از جنگ خورده اند، در کنار یکدیگر از محدودیت های خطرناکی عبور می کنند.
درباره نانسی هوستون
درباره نانسی هوستون
نانسی هوستون، زاده ی ۱۶ سپتامبر ۱۹۵۳، نویسنده ای کانادایی است. هوستون آثارش را هم به زبان فرانسه و هم انگلیسی می نویسد. او همسر سابق «تزوتان تودوروف» (تاریخ نگار فرانسوی) است و از این ازدواج دو فرزند دارد. هوستون در حال حاضر با نقاشی سوئیسی زندگی می کند. از او ۲۵ اثر داستانی و ۱۴ اثر غیرداستانی به چاپ رسیده است.
ویژگی های کتاب ردپای فرشته
  • نامزد جایزه گیلر
  • نامزد جایزه گاورنر جنرال
نکوداشت های کتاب ردپای فرشته

داستانی فراموش نشدنی درباره ی سه زندگی.

Barnes & Noble

با نقطه ی اوجی شوکه کننده.

Goodreads

رمانی مسحورکننده درباره ی عشق، خیانت و اتفاقات کنایه آمیز تاریخ.

Amazon
قسمت هایی از کتاب ردپای فرشته

زوفی آنجا بود. او را می دیدم. چهره ی سفید یا دقیق تر بگویم: رنگ پریده. در راهروی تاریک طبقه ی دوم خانه ای زیبا و قدیمی در خیابان سن، مقابل دری ایستاده بود و می خواست در بزند. به در ضربه نواخت. سرگردانی خاصی در رفتارش مشهود بود. تازه چند روزی می شد که به پاریس آمده بود؛ به پاریسی لرزان پشت شیشه ی پنجره های کثیف و چرک آلود. پاریسی غریب و بیگانه، خاکستری، سربی، بارانی، در ایستگاه شمالی. در دوسلدورف سوار قطار شده بود.

دختری بیست ساله بود. طرز لباس پوشیدنش نه خوب بود نه بد. دامن خاکستری ژین دار، بلوز سفید، جوراب های سفید. کیف چرمی مشکی و کفش های ست آن. سر و وضعش بسیار ساده و معمولی بود. اما با دقت در او، احساس می کردی زوفی دختری معمولی نبود بلکه عجیب به نظر می آمد. در نگاه اول، علت چنین احساسی را نمی فهمیدید اما بعد در می یافتید؛ هیچگونه شور و شوقی در زوفی نبود.

در انبار گشوده شد. همانند یک خواب بد یا قصه ی اشباح، آرام جیر جیر صدا می داد. زوفی میخکوب مانده بود و نگاه می کرد: هیچکس آن را هل نمی داد. در انبار، خودش به تنهایی باز می شد! اما چرا؟! نه کسی بلکه چیزی وجود داشت. چیزی می خزید، سراسر سیاه و قرمز... همچون جرقه ای، همچون احساسی ناگهانی. زوفی فهمید؛ شیطان بود، و همزمان همان مرد سیاه، همان مرد وحشتناک سیاه درون ترانه، همان کسی که شب ها در تختتان به سراغتان می آید، شما را می دزدد، شما را می کشد، چه کسی از این مرد سیاه می ترسید؟

نظر کاربران در مورد "کتاب ردپای فرشته"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتاب بدی نبود.. من از باغ کتاب قیمت قدیم گرفتم حدود ۲۵ هزار تومن، ولی با این قیمت فکر نمیکنم ارزش خرید داشته باشه.. ترجمه خیلی خوب و روان بود.

1403/03/19 | توسطکاربر سایت
0
|