رمان «کیک خرگوش» اثری روانشناسانه به قلم «آنی هارتنت» است که یک ترومای سخت را در شکل کمدی سیاه مورد بررسی قرار میدهد.
در این اثر، جهان داستان از نگاه الویس روایت میشود. الویس دختری یازدهساله و بسیار کنجکاو و زیرک است که بهتازگی مشاوران مدرسه به او گفتهاند باید هجده ماه به خودش زمان بدهد تا با این مصیبت کنار بیاید. مصیبت، مرگ مادری است که بهتازگی خانواده را ترک کرده و در رودخانه غرق شده است. اعضای خانواده اما بیشتر از اینکه از مرگ مادر شوک شوند ناراحت کمکهایی هستند که شاید تا پیش از مرگش میتوانستند به او برسانند. مادر این خانواده سالها از اختلال خوابگردی رنج میبرده و اینکه هر شب او را در جایی بیارتباط به خانه پیدا کنند امری عادی است. اختلال روانی و ژنتیکی که حالا به لیزی خواهر بزرگتر الویس هم رسیده و بعد از حادثه حالا خوابگردیهای او هم بیشتر شده. هرکس در این خانواده به شکلی با ازدسترفتن مادر عزاداری میکند؛ پدر که با حولهی حمام و رژ لب مادر مشغول شده، لیزی از مدرسه انصراف داده و بیامان مشغول درستکردن کیک خرگوش است که مادر در هر مراسمی درست میکرد و الویس کوچولو هم پژوهش نیمهتمام مادر در جانورشناسی را ادامه میدهد. وضعیت این خانواده به شکل خندهآوری غمگین است و آنی هارتنت قرار است این تراژدی کمیک را بیوقفه پیش ببرد. ایدهی مرکزی رمان بر نقش و جایگاه افراد در محیط تمرکز دارد. اینکه اگر جامعهی کوچکی مانند خانواده سرپا است و ادامه میدهد به علت توازن بسیار ظریفی است که بین تمام اعضای آن برقرار است. اگر وزن این جامعه و اکوسیستم برهم زده شود، حالت عادی از بین میرود و برگشتن به شرایط قبل برای تکتک افراد آرزو میشود.
الویس با تمام کوچکیاش پس از مادر خود را در مرکز خانواده حس میکند و ثبات خانواده را منوط به خود میبیند. اما صحبتهای کودکانه و جسورانهی او امری است غیرقابلاجتناب از این سنوسال که باعث میشود فضای سنگین غم فقدان در این رمان کمی تغییر کند و نوعی کمدی سیاه اتفاق بیفتد.
اگر چه راوی این اثر یک نوجوان است؛ اما مخاطب آن بیشتر و بیشتر بزرگسالانی هستند که غم فقدان را درک کردهاند و شاید هنوز گاهی آن را مرور میکنند.
کتاب کیک خرگوش