1. خانه
  2. /
  3. کتاب ظلمت در نیمروز

کتاب ظلمت در نیمروز

2 ناشر این کتاب را منتشر کرده‌اند
3.75 از 6 رأی

کتاب ظلمت در نیمروز

Darkness at Noon
انتشارات: نیماژ
٪10
140000
126000
3.72 از 9 رأی

کتاب ظلمت در نیمروز

Darkness at Noon
انتشارات: ماهی
٪10
215000
193500
معرفی کتاب ظلمت در نیمروز
ظلمت در نیمروز، رمانی است نوشته ی آرتور کستلر که برای اولین بار در سال 1940 به انتشار رسید. این کتاب که شناخته شده ترین اثر کستلر به حساب می آید، داستان زندگی بلشویکی به نام روباشوف را روایت می کند که توسط حکومت شوروی طرد شده، به زندان انداخته شده و به اتهام خیانت، محاکمه می شود. این رمان، تصویری از سیاست های کابوس وار زمانه ی معاصر را در قالب داستانی فوق العاده جذاب ارائه می کند. قهرمان این اثر، مرد سالخورده ای است که توسط حزبی که خودش در شکل گیری و به قدرت رسیدن آن، نقش بسزایی ایفا کرده، به زندان انداخته شده و شکنجه ی روحی و روانی می شود. ظلمت در نیمروز با ارائه ی تصویری بی نهایت دقیق و قابل باور از درد و رنج مردی تنها، سوالات بنیادینی درباره ی مفهوم هدف و وسیله و ارتباط آن با سیاست های گذشته، حال و آینده ی بشر مطرح می کند.
درباره آرتور کوستلر
درباره آرتور کوستلر
آرتور کوستلر، زاده ی 5 سپتامبر 1905 و درگذشته ی 1 مارس 1983، نویسنده و روزنامه نگار مجار/انگلیسی بود.کوستلر در شهر بوداپست به دنیا آمد و پس از سپری کردن سال های ابتدایی تحصیل، به اتریش رفت. او در سال 1931 به حزب کمونیست آلمان پیوست تا این که به دلیل مخالفت با افکار استالین، در سال 1938 از این حزب بیرون آمد. کوستلر با انتشار کتاب ظلمت در نیمروز در سال 1940، موفق به کسب شهرتی جهانی شد و چهل و سه سال باقی عمرش را صرف کارهای مختلف و خلق آثار ارزشمندی کرد.در سال 1979 مشخص شد که کوستلر مبتلا به گونه ی کشنده ی سرطان خون است. آرتور کوستلر و همسرش در سال 1983، در خانه شان واقع در لندن خودکشی کردند.
ویژگی های کتاب ظلمت در نیمروز
  • جزو لیست مدرن لایبرری (به انتخاب منتقدین)
نکوداشت های کتاب ظلمت در نیمروز

تفسیری فوق العاده مسحورکننده از منطق درگیر در انقلاب روسیه.

Literary Supplement

اثری جریان ساز در ادبیات قرن بیستم.

Barnes & Noble

رمانی کم نظیر و خوش ساخت.

New York Herald Tribune
قسمت هایی از کتاب ظلمت در نیمروز

فکر می کردیم که تاریخ مثل فیزیک است. توی فیزیک یک تجربه را هزار بار هم می توانیم تکرار کنیم، اما در تاریخ فقط یک بار امکان پذیر است. دانتون و سن ژوس را فقط یک بار می شود خفه کرد و اگر معلوم شود که ساخت زیردریایی های بزرگ درست بوده است، رفیق بوگروف دوباره زنده نخواهد شد.

انتظار داری از قربانی کردن چند صد هزار نفر برای امید بخش ترین تجربه ی تاریخ بشری چشم پوشی کنیم؟

سیاست جوانمردانه در فضای عادی تاریخ تا حدی کارایی دارد ولی در مواقع بحرانی قاعده ای جز قاعده ی قدیمی کارساز نیست: هدف وسیله را توجیه می کند.

مقالات مرتبط با کتاب ظلمت در نیمروز
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
آثار کلاسیک کوتاه، فرصتی برای آشتی با کتاب خواندن
ادامه مقاله
درهای باز جهنم در داستان پادآرمان‌شهر
درهای باز جهنم در داستان پادآرمان‌شهر

«داستان پادآرمان‌شهر» در قرن بیستم، ریشه در داستان های نویسندگانی دارد که به آرمان‌شهر باور داشتند. نویسندگانی مثل «اچ جی ولز» و «ویلیام موریس»

جهانی نو با پیوند ژانرهای علمی تخیلی و فانتزی
جهانی نو با پیوند ژانرهای علمی تخیلی و فانتزی

چه اتفاقی می افتد وقتی دو ژانر علمی تخیلی و فانتزی، و انتظارات متفاوتی که از آن ها داریم، در تار و پود یکدیگر تنیده شوند؟

آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی
آینه ی تمام نمای زندگی بشر در ادبیات تاریخی

می توان گفت که هدف اصلی این ژانر، «زندگی بخشیدن به تاریخ» از طریق ساختن داستان هایی درباره ی گذشته یا یک دوره ی تاریخی خاص است.

آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر
آثار کلاسیک، پنجره ای رو به میراث و گذشته ی بشر

وقتی که آثار کلاسیک را مطالعه می کنید، در واقع در حال خواندن کتاب هایی هستید که نقشی اساسی در شکل گیری چگونگی نوشتن و خواندن ما در عصر حاضر داشته اند

آینده در حال، آکنده از خیال
آینده در حال، آکنده از خیال

در میان همه ی قالب های ادبی، تنها ژانر علمی تخیلی است که به تغییر به عنوان هسته ی اصلی شکل دهنده ی روایت خود می نگرد و داستان را در محیط جدید و جذاب جامعه ای متفاوت نقل می کند.

نظر کاربران در مورد "کتاب ظلمت در نیمروز"
11 نظر تا این لحظه ثبت شده است

نشر ماهی رو خوندم خیلی عالی بود

1403/08/11 | توسطفرهاد زینی وند نژاد
0
|

ترجمه خانم دقیقی خوب نبود

1402/11/26 | توسطسلما قشقایی
0
|

این کتاب ماهیت واقعی و پلید حکومت‌های استبدادی رو بخوبی نشون میده و محدود به مکان و زمان خاصی نیست و شموایت داره؛ با چشم نیمه باز هم میتونیم مصادیقش رو اطرافمون ببینیم.

1402/01/30 | توسطعباس نجفی
13
|

از زندگی بوخارین الهام گرفته

1401/07/23 | توسطپریا - کاربر سایت
4
|

عالیه، مخصوصا اگه به تاریخ شوروی علاقه مند باشید

1401/07/05 | توسطImfarza
0
|

ظلمت در نیمروز بازنمایی دادگاه‌های نمایشی و تصفیه‌های استالینیستی است که یک سال پیش از جنگ جهانی دوم در شوروی اوج گرفت. روباشوف، شخصیت اصلی داستان، از رهبران انقلاب ۱۹۱۷ است که تحت بازجویی‌های سخت به اعمالی اعتراف می‌کند که هرگز از او سر نزده است. روباشوف شخصیتی خیالی است، اما کوستلر او را بر اساس ویژگی‌های رهبران فکری انقلاب بلشویکی و سیاستمداران برجسته‌ی شوروی خلق کرده است و شرح زندان و اعترافات او بازتاب آرای سیاسی روز است. ظلمت در نیمروز از تأثیرگذارترین رمان‌های سیاسی قرن است و در زمره‌ی مهم‌ترین آثار روشنفکری علیه کمونیسم به‌شمار می‌رود.بسیاری این کتاب را نقطه‌ی عطفی در گذر از دهه‌ی ۱۹۳۰ به سال‌های جنگ سرد شمرده‌اند.

1401/06/31 | توسطسروش کاکاوند
4
|

کدوم ترجمه بهتره؟

1401/05/17 | توسطوحید شاه محمدی
0
|
پاسخ ها

دقیقی عالیه

1401/05/22|توسطکامران - کاربر سایت
2

یکی دو هفته ای بود که این کتاب رو دم دستم نگه داشتم تا در اولین فرصت بخوانم ترجمه‌ی خانم دقیقی رو مدت‌ها پیش خریده بودم و پی دی افی هم از ترجمه‌ی آقای امرایی در تبلت ام موجود بوده، فرصتی دست داد و چند صفحه‌ی نخست از این دو ترجمه رو جمله به جمله مقایسه کردم و به این نتیجه رسیدم که گرچه ترجمه‌ی خانم دقیقی ترجمه ای ست قابل قبول اما برگردانِ امرایی از جهت خوش ساخت بودن جمله‌ها ، زنده بودن و چالاکی زبان آشکارا از ترجمه‌ی دقیقی بهتر است،برای نمونه چند جمله از هر دو ترجمه را در اینجا می‌آورم.دقیقی نوشته اند ؛ روی تختی که سمت راستش بود،دو پتوی نسبتاً تمیز افتاده بود و دشک کاهی را انگار تازه پُر کرده بودند.فاضلاب دستشویی در سمت چپش در پوش نداشت،ولی شیر آب کار می‌کرد. این تکه را امرایی این جور ترجمه کرده ؛ دو پتوی کاملاً تمیز و یک تشک کاهی تازه پر شده روی تختخواب سمت راست به چشم می‌خورد.دستشویی جاسازی شده در طرف چپ فاقد درپوش بود اما شیر آبش درست کار می‌کرد. دقیقی نوشته ؛ روی باروی دیوار بیرونی [ بارو همون دیواره دیگه،مگه نه !؟ ] رو به روی سلول روباشف،سربازی تفنگ بر دوش آن صد قدمِ مألوف [ !؟ ] را می‌رفت و می‌آمد؛ و در هر قدم،پایش را چنان بر زمین می‌کوفت که گویی رژه می‌رفت. و حالا ترجمه‌ی امرایی ؛ رو به روی دیوار بیرونی زندان،درست مقابل پنجره سلول روباشوف،سربازی تفنگ بر دوش صد قدم به جلو و صد قدم به عقب نگهبانی می‌داد.در هر قدمی که بر می‌داشت،پا می‌کوبید،انگار رژه می‌رفت.به ذکر همین دو نمونه بسنده می‌کنم که به گمان من مُشت نمونه‌ی خروار است،اما بد نیست که ببینیم دو مترجم گرامی،برخی از عنوان‌های بخش‌ها یا فصول کتاب را چگونه ترجمه کرده اند؛ خانم دقیقی نوشته اند " دادرسی اول " و دادرسی دوم و ... امرایی نوشته ؛ " اولین بازجویی " دومین بازجویی و ... من متن اصلی را ندیده ام اما با توجه به موضوع و درونمایه کتاب،خیال می‌کنم در اینجا انتخابِ ترمِ بازجویی درست باشد و نه دادرسی که خانم دقیقی آورده اند به دو دلیل؛ اول اینکه به لحاظ حقوقی بازجویی با دادرسی فرق دارد و متهمان پس از آن که مراحلِ بازجویی را گذرانده باشند به مرحله‌ی دادرسی می‌روند و دلیل ِ دوم؛ " آنکه بر در می‌کوبد شباهنگام به کشتن چراغ آمده است " بنابرین روشن که سر و کار روباشوف، اول به بازجویان حکومت ترور افتاده باشد...

1402/07/13|توسطکورش پرچمى
16

نقد خوب و منطقی ای بود. ترجمه امرایی را نخوانده ام ولی با توضیحات کورش، بنظرم ترجمه‌ی ایشان بهتر باشد

1402/08/20|توسطاشکانن - کاربر سایت
1

ترجمه استاد امرایی بسیار روان و دقیق است

1402/10/04|توسطستاره سیدین
1

کتاب رو با ترجمه مژده دقیقی خوندم.عالی از اسدالله امرایی دریا رو خوندم نشر افق،ترجمه خوبی نبود و فقط رفع تکلیف

1399/09/01 | توسطمجتبی ناصری
3
|

بینظیر ، هر دو ترجمه عالی اند

1399/08/26 | توسطعلیرضا خسروی
1
|

داستانی زیبا و قابل مقایسه با شاهکاری اورول، 1984

1399/07/09 | توسطمحمد جواد آزادی مقدم
5
|

داستان کتاب درباره افرادی هست که در انقلاب اکتبر و پیروزی آن نقش داشتند و بعد هم همانند دیگر انقلاب‌ها توسط افراد به قدرت رسیده حذف شدند.کتاب به خوبی به روایت این انقلاب میپردازه و شخصیت‌ها به خوبی توصیف و پرداخته شده اند.

1399/06/24 | توسطسمیرا ستوده
20
|
پاسخ ها

به این میگن نظر و دیدگاه. ممنون

1401/09/04|توسطدانیال ساکی
6