1. خانه
  2. /
  3. کتاب یک فنجان چای

کتاب یک فنجان چای

3.5 از 1 رأی

کتاب یک فنجان چای

A Cup of Tea
انتشارات: ماهی
٪15
155000
131750
معرفی کتاب یک فنجان چای
کاترین منسفیلد داستان کوتاه را ذوب کرد و بسیاری از قواعد ظاهری آن را از میان برد. او مقدمه ها را حذف کرد، یعنی روش های دست وپاگیری که موانع پیش پای داستان نویس هستند. منسفیلد راه میان بر را انتخاب کرد، راهی که در ابتدا برای خوانندگان داستان هایش بی نظم و پریشان کننده به نظر می آمد، اما در حقیقت راه درست بود.... منسفیلد متوجه شد یک یا دو سطر صحبت روزمره می تواند جایگزین یک پاراگراف کامل توضیح و توصیف و روایت باشد. همچنین دریافت که چطور یک جمله ی گفتاری می تواند بیانگر مکنونات ذهنی گوینده باشد، یعنی معنای واقعی جمله که به نحوی مسخره، شاعرانه یا عجیب با آنچه گوینده بر زبان آورده تفاوت دارد.
درباره کاترین منسفیلد
درباره کاترین منسفیلد

کتلین مَنسفیلد مری (به انگلیسی: Kathleen Mansfield Murry) نویسنده داستان کوتاه نوگرای اهل نیوزیلند بود. تخلص او کاترین منسفیلد بود. همانند بسیاری دیگر از نویسندگان بزرگ داستان کوتاه (چخوف، موپاسان و پو) کاترین منسفیلد در جوانی مرد. او پس از یک دوره زندگی فوق العاده نامتعارف در سال 1923 از بیماری سل درگذشت. آوازه‌ی نویسندگی او در گرو چهل و دو داستان کوتاه و یک مجموعه‌ی نقد و یک دسته نامه‌ی افشاگر و یک سفرنامه‌ی زیباست.

منسفیلد با نام اصلی کتلین بیچم دختر یک بانکدار توانگر نیوزیلندی بود. در پانزده سالگی به انگلستان رفت و دیگر، جز یک بار در سال بعد، هرگز به میهنش بازنگشت. بااین‌همه، شماری از بهترین داستان‌های او در نیوزیلند کودکیش رخ می‌دهند. در بزرگسالی، همیشه یک بیگانه، یک خارجی بود. در اروپا گشت، در انگلستان و آلمان و ایتالیا زیست، در فرانسه مرد، و در حاشیه‌ی گروه‌هایی مانند بلومزبری یا درویشانی که واپسین روزهای عمرش را در فونتن‌بلو با آنان گذراند زندگی کرد. دوستانش کولی‌ها و هنرمندان بودند. شخصیت گودران در زنان عاشق لارنس و بیاتریس گیلری در ضد و نقیض آلدوس هاکسلی ظاهر ملهم از او هستند. او و ویرجینیا وولف دوستان خوبی نبودند. (وولف پس از خواندن یکی از داستان‌های منسفیلد گفت: کار او تمام است!) بهترین رابطه‌ی او در بزرگسالی با جان میدلتون بری بود که در سال 1918 با او پیمان زناشویی بست، پس از مرگ او مری نامه‌ها و یادداشتهایش را تدوین کرد و در ترویج اسطوره‌ی کاترین منسفیلد به عنوان هنرمند محکوم به فنایی که همیشه کامل زندگی کرد بسیار کوشید.
قسمت هایی از کتاب یک فنجان چای

ناگهان وحشت زده از خواب می پرد. چه اتفاقی افتاده؟ اتفاق وحشتناکی افتاده. نه... هیچ اتفاقی نیفتاده. این فقط باد است که خانه را تکان می دهد، پنجره ها را به صدا درمی آورد، یک تکه آهن را دنگ دنگ می کوبد به پشت بام و تخت او را می لرزاند. برگ درخت ها جلو پنجره اش تاب می خورند، به هوا می روند و دور می شوند. توی خیابان یک روزنامه ی درسته در هوا تکان تکان می خورد، مثل بادبادکی که گم شده باشد، و می افتد پایین و گیر می کند به نوک یک درخت کاج. هوا سرد است. تابستان تمام شده، پاییز از راه رسیده و همه چیز زشت است. گاری ها تلق تلق کنان و تکان تکان خوران می گذرند. دو مرد چینی شلنگ انداز می روند، با یوغ هایی چوبی که سبدهای سبزیجات را می کشند. موهای دم اسبی و بلوزهای آبی رنگشان در باد پرواز می کند. سگ سفیدی روی سه پایش ایستاده و جلو دروازه ی خانه زوزه می کشد. تمام شد! چه چیزی تمام شد؟ آه، همه چیز! و او با دست های لرزان شروع می کند به بافتن موهایش. جرئت ندارد به آینه نگاه کند. توی راهرو، مادر دارد با مادربزرگ حرف می زند.

مقالات مرتبط با کتاب یک فنجان چای
نگاهی به دوستی های میان نویسندگان بزرگ
نگاهی به دوستی های میان نویسندگان بزرگ
ادامه مقاله
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»
توصیه های «جویس کارول اوتس» درباره هنر خلق «داستان کوتاه»

در این مطلب، نکاتی ارزشمند را درباره ی چگونگی نوشتن داستان های کوتاه خوب با هم می خوانیم

نظر کاربران در مورد "کتاب یک فنجان چای"
1 نظر تا این لحظه ثبت شده است

کتابی بدیع و جالب

1399/07/11 | توسطمحمد جواد آزادی مقدم
0
|