داستان رمان پنجره ی مخفی باغ مخفی داستانی کوتاه از مجموعه "چهار بعد از نیمه شب" است .مورت راینی رمان نویس موفقی در ماین است. یک روز ، او با مردی از می سی سی پی به نام جان شوتر روبرو می شود که ادعا می کند مورت داستانی را که نوشته ، سرقت ادبی کرده است. مورت سرقت ادبی را رد می کند. شوتر می رود اما پیش از رفتنش ،نسخه دستنویس خود ، "پنجره مخفی ، باغ مخفی" را برای مورت می گذارد و مورت آن را داخل سطل زباله پرتاب می کند. وقتی خدمتکار مورت نسخه دستنویس را پیدا می کند و فکر می کند متعلق به مورت است مورت در نهایت داستان را می خواند و می فهمد که تقریبا با داستان کوتاه او "فصل کاشت" یکسان است. تنها تفاوتها در عنوان ، نام شخصیت ، عبارات و پایان است. مورت از آنچه می فهمد به هم می ریزد. او سعی می کند به شوتر ثابت کند که ابتدا داستان خودش منتشر شده است ، اما همه شواهد برای حمایت از استدلال وی ، به همراه افرادی که ممکن است پرونده او را تأیید کنند ، از بین می روند.
از رمان پنجره ی مخفی باغ مخفی،فیلمی با اقتباس،به نام "پنجره مخفی" ساخته شده است که در آن جانی دپ ، جان تورتورو ، ماریا بلو و تیموتی هاتون بازی می کنند. خط داستانی فیلم با رمان متفاوت است که مهمترین آنها مربوط به پایانشان است.
تاددونی با خودش فکر کرد، زنی که عشق او را ربوده، عشقی که همه ی وجود اوست، دیگر زن باارزشی نیست. بنابراین تصمیم گرفت او را بکشد. او این کار را در گوشه ی محل برخورد خانه و انبار که زاویه ی تندی داشت انجام می داد. جایی که زنش آن را باغ خود می نامید.
خانم گاوین با شتاب به طرف آشپزخانه آمد. اوضاع را برانداز کرد و گفت: «اوه، چیزی نیست. از جیغ ودادی که راه انداختین، فکر کردم گلوتون رو بریدین. یک کم برید اون ورتر، کمی جابه جا بشید، آقای رینی!»
سیم را با انگشتانش کشید تا سوکت آن را بگیرد، و چرخید تا آن را درون پریز فرو کند… و بعد ناگهان نگاهش خشک شد. از اینجا می توانست پنجره ی کوچک سمت چپ در را ببیند. از این زاویه می توانست ایوان پشت خانه را ببیند، همان جایی که جناب شوتر مرموز، دست نوشته را زیر قطعه سنگی قرار داده بود. هم چنین می توانست محفظه ی آشغال را هم مشاهده کند، جسمی روی آن قرار داشت. در حقیقت دو جسم، شیئی سفید و شیئی سیاه. جسم سیاه رنگ بسیار آشفته به نظر می رسید؛ برای لحظه ای دلهره آور، مورت احساس کرد، که عنکبوتی غول پیکر روی آن چمباتمه زده. سیم تلفن را انداخت و به سرعت سراغ چراغ ایوان رفت و آن را روشن کرد. بعد برای مدت زمانی - نمی دانست برای چه مدت، و اهمیتی هم به آن نمی داد - قدرت هرگونه جنبش و حرکتی از او گرفته شد. چیز سفید، برگه کاغذی بود - برگه ای کاملا مرتب در ابعاد 11*5/8 که روی آن چیزی نوشته شده بود. با وجود این که محفظه ی زباله، شیرین، پانزده فوت از جایی که مورت در آن ایستاده بود دورتر بود، اندک کلماتی که روی آن بود با خط درشت نوشته شده بود و به راحتی می توانست آن را بخواند. فکر کرد که شوتر برای نوشتن این جملات باید از یک مداد با نوک بسیار نرم استفاده کرده باشد، یا از تکه ای زغال. به خاطر داشته باش، فقط 3 روز فرصت داری. من با کسی شوخی ندارم. متن نوشته شده، این بود. چیز سیاه رنگ بامپ بود. شوتر به طور قطع، گردن گربه ی بیچاره را قبل از میخکوب کردنش توسط پیچ گوشتی، که از ابزارهای خود مورت بود، شکسته بود.
برخی از محبوب ترین و پرفروش ترین نویسندگان در دنیای ادبیات، تمام مسیر حرفه ای خود را با به کارگیری هویت هایی جایگزین خلق کرده اند.
در این مطلب قصد داریم به شکل خلاصه با ویژگی ها و عناصر مهم «داستان نوآر» بیشتر آشنا شویم.
سریال های که از ادبیات داستانی اقتباس شده اند و زندگی جدیدی را به آثار ادبی بخشیده اند.
آثار کینگ نه به خاطر تاریکی ذاتی بلکه به خاطر امیدبخش بودن ماندگار شده است
بخش زیادی از چیزی که آن را «زندگی طبیعی انسان» می نامیم، از ترس از مرگ و مردگان سرچشمه می گیرد.
از آثار کلاسیک جاودان گرفته تا شاهکارهای مدرن، به نظر می رسد که نویسندگان همیشه از واقعیت های غم انگیز و غیرمعمول زندگی خود برای خلق داستان های به ظاهر خیالی استفاده می کرده اند.
این دسته از کتاب ها، ضربان قلب مخاطب را به بازی می گیرند و هیجان و احساس ورود به دنیایی جدید را برای او به ارمغان می آورند.
من قبلا فیلمش رو دیده بودم و آخر فیلم رو خیلی بیشتر پسندم بود. کتاب واقعا عالی بود که تا این که به آخرش رسید و دیدم زنش رو نکشت و انگاری هر چی به سرش اومده بود حقش بود! میدونی یه جورایی دوست داشتم حق با شخصیت اصلی داستان باشه، ولی بیچاره ... خطر لو رفتن داستان 😆😏 ولی خب کتاب واقعا عالی بود، فیلم بسیار خوبی هم با بازی جانی دپ ازش در آوردن، فیلمش عالی بود خیلی خیلی زیاد
چرا اسپویل میکنی
خوشبختانه من چاپ قدیمی ترش رو از جای دیگه خریدم ۴۱تومن، البته قیمت جلد ۵۵ تومن بود، تخفیف هم داشت، کتاب خیلی خوبی هم هست، ولی دوست دارم بدونم نشر افراز بر چه اساسی قیمت گذاری میکنه!
این کتاب حجم بسیار کمی داره، و قیمتش خیلی عجیبه، وقتی میبینم قیمتش تقریبا با کتاب آقای مرسدس که حتی جلد سخت هم . داره و سه برابر این تعداد صفحاتش هست، متوجه میشم که نشر افراز واقعا فوق گرون فروشه
با توجه به حجم کتاب اصلا این قیمتش نمیارزه، من چاپهای قدیم ترش رو گرفتم ۳۰ تومن. همون موقع ۱۵۰ بود، بازم نمیارزید اما داستان بسیار جذابیه
استیفن کینگ حرف نداره