از این شرح می توانیم بفهمیم که سیلوی موهای خرمایی بلند و پر پشتی داشت. این توصیفات کمک می کند او در ذهن مجسم کنیم، اما در واقع ما چیزهای بیشتری هم درباره آن هم از واکنشش در مقابل زیبایی اش، در می یابیم، او آدم بی تفاوتی است. به جای اینکه نقشی در آرایش موهایش داشته باشد، فقط می گذارد که خواهرهای بزرگ ترش با موهایش بازی بازی کنند.
این نویسندگان و دیگر کسانی که در این فصل مطالبی از آنها نقل کردهایی با توصیفات دیدنی به این همه نکته دست می یابند، زیرا آنها جزئیاتی را انتخاب و بیان می کنند که چیزی بیشتر از معنای لفظی شان به ذهن متبادر می کنند. شما هم می توانید با انتخاب چند دسته از جزئیات دیدنی، موفق به این کار شوید. می توانید این موارد را به عنوان دستمایه ادبی خود در نظر بگیرید و نمونه هایی از هریک را که دوست دارید به کار بگیرید
جزئیات توصیفی اولیه خود را از شخصیت با دقت تمام انتخاب کنید و تصویری دیدنی بیافرینید تا بتوانید شخصیت را به گونه ای اساسی تر به تصویر بکشید. مطالبی درباره شخص درون این تصویر دیدنی به خواننده بگویید؛
این تکنیک که با نام «آینه داری» نیز شناخته می شود، در صورت استفاده ی درست و مناسب، روشی عالی برای خلق تعلیق و تنش دراماتیک در مخاطبین است.
«زاویه ی دید»، داستان ها را به آثاری جدید تبدیل می کند و نشان می دهد ما به جای نیاز داشتن به مجموعه ای جدید از رویدادها، فقط به شیوه ای جدید برای نگاه کردن به آن ها نیاز داریم.
نوشتن یک داستان، مانند ساختن یک خانه است: ممکن است تمام ابزار و ایده های مورد نیاز را در اختیار داشته باشید، اما اگر پِی و و بنیان اثر محکم نباشد، حتی زیباترین سازه ها نیز دوامی نخواهند داشت.
کاراکترهایی پیچیده که وجهی تاریک در وجود آن ها به چشم می خورد
در این مطلب به چهار نوع اصلی در سبک های نگارش می پردازیم و همچنین، شیوه ی استفاده از آن ها را مرور می کنیم.
وقتی در حال نوشتن یک داستان هستید، باید تصمیم بگیرید که راوی قصه چه کسی است و داستان را برای چه کسانی تعریف می کند
هدف اصلی برای اغلب داستان سرایان این است که کاری کنند مخاطبین، داستان آن ها را کامل بخوانند