یعقوب یادعلی نویسندهای توانا و مسلط به تکنیکها و جهان داستان بود. او جهان داستانی ویژۀ خودش را داشت که در داستانها و رمانهایش مشهود است. یادعلی، نویسندۀ نجفآبادی، زود و در ۵۱ سالگی در اسفندماه سال ۱۴۰۰ و در غربت بر اثر سکتۀ قلبی از دنیا رفت و فرصت این را پیدا نکرد تا آثار خلاقۀ دیگری را به ادبیات فارسی اضافه کند. داستانهای کوتاه و رمانهای او از آثار مهم و قابل تامل ادبیات فارسی هستند و در جوایز ادبی نیز به آنها توجه شده است.
اولین مجموعه داستان یادعلی به نام «حالتها در حیاط» در سال ۱۳۷۷ چاپ شده است. او در سال ۱۳۸۰ دومین مجموعه داستانش را با نام «احتمال پرسه و شوخی» به چاپ رساند. نکتۀ قابل ذکر این است که چاپ تازۀ «احتمال پرسه و شوخی» دقیقا همان کتاب قبلی نیست بلکه داستانهای مجموعه اول و دوم، یعنی «حالتها در حیاط» و «احتمال پرسه و شوخی» هستند. مجموعه حاضر شامل ۱۲ داستان کوتاه است. داستانهای «لکه ابری آرام، خیلی آرام»، «حالتها در حیاط»، «سمیرهها»، «ملاحظاتی پیرامون خسرو»، «خط رنگی اریب» داستانهای مجموعۀ «حالتها در حیاط» هستند. البته نسخۀ متفاوتی از داستان «سمیرهها» نیز بعدها در مجموعه داستان «متغیر منصور» آمده است. داستانهای «احتمال پرسه و شوخی» عبارتند از: «مسابقه»، «پشت در»، «حباب»، «همهمه»، «ساده، مضحک، محتمل»، «سوز» و «تیمسارها و دکه».
یادعلی در داستانهایش سراغ آدمهای تکافتاده اجتماع میرود، آدمهایی که محیط و آدمهای اطرافشان آنها را درک نمیکنند و باعث میشود آنها خودشان را منزوی کنند. در داستان «همهمه» پیرمردی آمده است تا وسایل پسرش را تحویل بگیرد، پسری که ظاهرا در جنگ کشته شده است. روایت انسان غمدیده و یا انسان دگراندیش ایرانی که شبیه به دیگران نیست و همین باعث میشود او دائم تحت فشار بیامان باشد.
نوشتههای یاد علی سهل و ممتنع است. او تکاندهندهترین موضوعات را به شکلی ساده بیان میکند و این از تواناییهاییست که به سادگی به دست نمیآید. یادعلی را میتوان در ردۀ داستاننویسان تجربی قرار داد. او خودش را پایبند قراردادها و قواعد نمیکند و در پی طرحی تازه است. هر چند رد پای مدرنیسم در برخی کارهایش به چشم میآید، اما در همین مجموعه داستان، میتوان تلاش او را برای خلق داستانهایی پستمدرن نیز دید. این تلاش در داستان «ملاحظاتی پیرامون خسرو» خود را نشان میدهد.
یعقوب یادعلی با وجود برخورداری از دانش تئوریک، داستانهایش متظاهرانه نیست و هیچ تلاشی برای به نمایش گذاشتن دانشش به شکلی نمایشی و تصنعی ندارد. بلکه این دانش، درونی و به شکلی ناخودآگاه در داستانهایش نمایان میشود.
یادعلی توانایی خودش را در خلق داستانهای رئالیستی نیز در این مجموعه نشان میدهد. داستان «تیمسارها و دکه» از این دسته داستانهای اوست. او در داستانهای کوتاهش سعی کرده، خودش را پایبند فرمهای معمول داستاننویسی نکند و براساس تجربه و نیاز هر داستان، فرمی تازه خلق کند.
«احتمال پرسه و شوخی» مجموعه داستانی قابل تامل است و برای کسانی که به دنبال خواندن تجربههایی تازه در داستان هستند، میتواند تجربهای دلنشین باشد.
کتاب احتمال پرسه و شوخی