پس از جنگ، ژاپن دچار یک تحول اجتماعی عظیم شد زیرا جامعه ژاپن با شوک شکست و اشغال ژاپن توسط نیروهای آمریکایی و متحدان آنها روبهرو بود. اوسامو دازای در کتاب شایو این تحول را پس زمینه داستان خود قرار داده تا داستان سقوط یک خانواده کوچک اشرافی را نشان دهد.
کازوکو در این رمان، دختر مجرد یک اشرافزاده بیوه را روایت میکند. جستوجوی او برای فهم خود در جامعهای که فاقد کاربرد آن باشد، اصلیترین دغدغهی رمان دازای است. این یک داستان غمانگیز است و از لحاظ ساختاری رمانی است که همتراز نویسندگانی همچون یاسوناری کاواباتا، برنده جایزه نوبل است - تعاملات اجتماعی محیطی و کم ارزش است، باید تفاوتهای ظریف ترسیم شود و برای خوانندگانی که بیشتر به اشکال رمانتیک غربی عادت دارند، این امر به نظر میرسد که کاملا آرزو است.
مادر کازوکو بیمار میشود و به دلیل شرایط مالی مجبور میشوند در یک کلبه حومهی شهر زندگی کنند. برادرش، که در طول جنگ معتاد به تریاک شد، مفقود شده است. کازوکو هنگام بازگشت، سعی میکند با یک رماننویس ارتباط برقرار کند. این جابجایی عاشقانه فقط به تعمیق بیگانگی وی از جامعه میانجامد.
رمانهای ژاپنی بسیاری از فقر و گرسنگی و شرایط بسیار بد بعد از جنگ نوشته شده و این رمان هم ازین قاعده مستثنی نیست.
«شایو» رمانی دربارهی افول است. زندگی و هر آنچه رنگی از زندگی دارد همواره آمیخته به فراز و فرود است. از این حکم طبیعت گریزی نیست و ناگزیر هر دوره را پایانی است: حتی دوران امپراتوری و دوران جلال و جبروت. ژاپن که برای خود شأن و منزلتی داشت، پس از جنگ جهانی دوم از عرش به فرش کشیده شد. رمان «شایو» راوی بخشی از این افول است. این رمان ماجرای خانوادهای از طبقهی اشراف را روایت می کند که به دلایلی، از جمله بحران هویت اجتماعی و چشیدن طعم شکست در جنگ، مانند بسیاری دیگر از مردم این سرزمین به بیچارگی افتاده است. راوی دختر خانواده است. پدرش مرده و برادرش به جنگ رفته و مدتهاست که خانواده از او بی خبر است. او به تنهایی از مادر مریض احوالش نگهداری میکند.
دختر راوی رمان عاصی است. سهم خود را از زندگی میجوید. با خود در جدال است و آرام ندارد. اصالت مادر را میستاید و در مقابل از بیعرضگی و محافظهکاری خود بیزار است. «شایو» از پایان یک دوران سخن میگوید. قلم دازای نیز در این رمان به شدت جذاب است؛ جذابیتی که متن ترجمه آن را به خوبی بازتاب میدهد.
ما حالا هم مرده ایم تا به شکل دیگری به زندگی بازگردیم. گرچه گمان نمی کنم رستاخیزی همچون رستاخیز مسیح برای مردم عادی شدنی باشد. مادر بین حرف هایش می گوید گذشته ها گذشته و در عین حال وقتی امروز صبح سوپ را می چشید به یاد نائوجی افتاد و آن ناله ی کوچک را سر داد. بی شک زخم های خاطرات من هم التیام نیافته اند.
فلسفه؟ دروغ است. اصول اخلاقی؟ مشتی دروغ اند. ایده آل ها؟ دروغ اند. قانون؟ دروغ است. صداقت؟ دروغ است. پاکی؟ راستی؟ بی ریایی؟ از دم دروغ اند.
انسانیت؟ بچه شده اید؟ انسانیت یعنی کوبیدن رفقا برای رفاه شخصی. درجه ای از قتل است. دیگر چه فرقی می کند. فقط حکم مرگ در آن نیست. خودمان را گول نزنیم.
آه زندگی پر رنج است. مهری است که باور جهانی کاش زاده نمی شدیم تا تصدیق می کند. از این رو هر روز، سپیده دم تا شامگاه، در نومیدی انتظار چیزی را می کشم. کاش از زاده شدنم شاد بودم. از زنده بودنم، از اینکه جهانی هست و مردمانی. شما اخلاقیاتی که سد راهتان باشد به کناری نمی اندازید؟
ادبیات این سرزمین بسیار وسیع، نمایانگر وجوه مختلفی از زندگی مردم ژاپن، ابزاری برای قدردانی از سنت ها و همدلی آن ها با طبیعت است
من ترجمه مرتضی صانع را خواندم و راضی بودم
کدوم ترجمه رو پیشنهاد میدید؟
بسیار قلم جذابی داره نویسنده
یه سوال الان کتاب خورشید رو به غروب همون شایو هست؟اگه هست چرا تعداد صفحاتشون فرق داره سانسور شده؟
بابا هرکدومش چاپ یه انتشارته ، وگرنه هردو یک کتاب هستن.. کتاب بدون سانسور که این روزا اصلا پیدا نمیکنی! فرق تعداد صفحات هم فقط به دلیل سانسور نیست! یکیشون قطع جیبیه، اون یکی رقعی.. فونت هر کدوم هم یه جور دیگهست.. اصلا هر نشر یه نوع چاپ داره واسه خودش.
کدوم یکی متن روانتر و قابل فهمتری داره؟
نیماژ، آزاده سلحشور
شایو یعنی پایین رفتن خورشید و من فکر میکنم این اسم زیباترین و پر معناترین اسم ممکن برای مفهوم این کتاب است. این کتاب داستان زندگی اعضای یک خانواده با مشکلات و درگیریهای خاص خود بعد از جنگ را روایت میکند که هرکدام به نوعی در تلاش برای ادامه زندگی و حل دغدغههای خود هستند. پایین رفتن خورشید یعنی شروع تاریکی و زندگی هر یک از اعضای این داستان هم به همین گونه است، جنگ، مرگ، از دست دادن، باختن و حتی خودکشی همه به نوعی تغییر، افول و سقوط هستند. در این داستان کوتاه هر یک از شخصیتها به شکلی متفاوت سقوط از پایگاه اجتماعی خود، تغییرات و افول را تجربه میکنند. در نظر داشته باشید که ژاپن سرزمین آفتاب تابان نام دارد و این کتاب داستان زمانی را روایت میکند که ژاپن در بدترین وضعیت خود قرار دارد و خورشید ژاپن در حال پایین رفتن است. ترجمه انتشارات فانوس کتاب مناسب و روان است و مترجم به خوبی از پس کار ترجمه بر آمده البته این موضوع که این کتاب از متن ژاپنی ترجمه نشده هم بسیار اهمیت دارد، چون همیشه برخی معانی در ترجمه از زبان غیر اصلی گم میشوند. با این همه به شخصه از خواندن این کتاب لذت بردم و فکر میکنم برای کسی که میخواهد ادبیات ژاپن به اصیلترین شکل ممکن بخواند دازای انتخاب بسیار خوبی است. در پایان بگویم که نوشتههای دازای برای همه نیست و ممکن است شما با خواندن چند صفحه از کتاب زده شوید و ادامه ندهید چون سبک نوشتار و فضایی که نویسنده خلق میکند در نوع خود بسیار خاص است.
چقدر عالی نوشتید آدم دوست داره چند بار بخونه
دوستی که معرفی کتاب را نوشته کلمه دغدغه را غلط نوشته و از سایت شما دور از انتظار است
از کل مطلب فقط همین رو فهمیدید؟
چرا اینقدر از این کتاب تعریف میشه خیلی معمولی بود
کاش کتابای ناکاهارا چویام بود. 😭
میشه کتاب راشومون از اکوتاگوا ریونوسوکه و کتابهای شعر ناکاهارا چویا رو هم بیارین؟! 🙏🏻 در ضمن دازای کتابهای خوب زیادی داره ولی شما فقط همین رو ازش دارین لطفا بقیه کتاب هاشم موجود کنین
خیلی موافقم اصلا همه کتابهای کل کست بانگو رو بیارید لطفا
اگه میشه کتاب شنل از نیکلای گوگول رو هم بزارید .ممنون
سلام - این کتاب مدتها است تجدید چاپ نشده 😌
شما میتونید داستان «شنل» رو در کتاب «یادداشتهای یک دیوانه» بخونید.
خیلی خوب بود و سالم رسید👌🏻 ممنون🌸🌸
خیلی خوب بود 😭 مرسی که تا درخواست این کتابو دادم موجودش کردید .
تا ۱ اذر تموم میشه ؟