هایکو به طور کامل با دلالت کار می کند. آقای کاواباتا در این رمان با استفاده از همان تکنیک ظریف ، نگاهی به روابط انسانی پیچیده دارد.
رمان های کاواباتا جزو اثرگذار ترین و اصیل ترین آثار زمانه ی ماست.
نور داخل قطار آن قدر ها قوی نبود، و انعکاسش هم به وضوح انعکاسی نبود که در آیینه ای واقعی هست. از آنجا که بازتاب نور هیچ درخشندگی ای نداشت، شیمامورا فکر کرد که این همان آینه ای است که به آن نگاه می کرد. به نظر می رسید که چهره دختر بیرون از آینه کوهستان به هنگام غروب حرکت می کند
به گونه خوشایندی خسته بود. ناگهان برگشت و بعد از آن که دامن کیمونواش را در زیر ابی جمع کرد و تو گذاشت، تند و با شتاب از سرازیری به پایین دوید. دو پروانه زرد از زیر پاهای او فرار کردند. پروانه ها رقص کنان بالا و پایین می رفتند، تا آنجا که از خط کوهستان محدوده مرزی بالاتر رفتند و در دوردست زردی آنها به سپیدی گرایید.
کوماکو زمزمه کرد : « کهکشان راه شیری . قشنگه ، نه ؟ » در همان حالی که جلو جلو می دوید نگاهی هم به آسمان انداخت. کهکشان راه شیری . شیمامورا نیز به بالا سر خود نگاهی انداخت و حس کرد که خودش هم در آن غوطه ور است. نورافشانی اش به اندازه ای نزدیک بود که انگار او را نیز در بر گرفته ... هر ستاره ای جدا از بقیه می درخشید، و آسمان شب به قدری صاف بود که حتی ذرات گرد و غبار نقره فام ابرهای درخشان کهکشان را هم می شد جدا کرد. ژرفای بی انتهای راه شیری نگاه خیرهٔ شیمامورا را به سمت خودش کشید. شیما مورا صدا زد : « صبر کن. صبر کن. »
در این مطلب قصد داریم به تعدادی از کتاب های کلاسیک کوتاه بپردازیم که انتخاب هایی عالی برای ورود به جهان آثار کلاسیک به شمار می آیند.
در این مطلب می خواهیم با برخی از بزرگترین نویسندگان ژاپنی بیشتر آشنا شویم
در سال 1968، کاواباتا به اولین نویسنده ی ژاپنی تبدیل شد که برنده ی «جایزه ی نوبل ادبیات» شده است.
آثار کاواباتا بسیار خواندنی هستند و وی جزو برندگان جایزه نوبل ادبی میباشد. کتاب حاضر جزو زیباترین کارهای کاواباتاست. ترجمه شاعرانه است و گویا. این کتاب پر از تصاویر و لحظات زیبای فراموش ناشدنی است. خواندن این کتاب تجربه زیستن بازیباییهاست و اندک زمان برای فراموشی زمان و دغدغههای روزمره زندگی
و اینکه «قلمرو رویایی سپید» رمانی داستان محور نیست، بلکه این شخصیتها، رابطه میان آنها و کندوکاو در موقعیت هایی که در آن قرار دارند از اهمیت محوری برخوردار است.
یکی از بهترین رمانهای کاواباتا . با ریتم و فضایی هایکو وار و ترجمه ای دقیق و عالی. در انگلیسی به «سرزمین برف» ترجمه شده است، اما در برگردان حاضر مترجم نامی شاعرانهتر را برای کتاب برگزیده؛ تمهیدی که با حال و هوای شاعرانه رمان بی تناسب نیست بخصوص که بارزترین ویژگی رمان، بیانی شاعرانگی و روایتیست متکی به زبانی بسیار تصویری با ریتمی آرام و حال هوای عاشقانه. هر رمان بعد از خوانده شدن، به شکلی در ذهن تداعی میشود، «قلمرو رویایی سپید» را بیشتر از آنکه به عنوان یک داستان به خاطر بیاوریم، همچون فیلمی که دیدهایم به خاطر میآوریم؛ چرا که بیشتر صحنهها به شکل تصویر در خاطره ما تداعی میشوند و این «قلمرو رویایی سپید» رمانی متفاوت، با خوانشی متفاوت و خاطره عشقی به دست نیاوردنی و درعین حال فراموش ناشدنی .
ترجمه افتضاحه
خیلی ترجمه ضعیفی داره
متاسفانه ترجمه خوبی نداره…
ترجمه اشرافی خوب نیس
جزو بهترین کتاب هایی که خوندم ولی یه نکته بگم که این ترجمه اصلا نتونسته زیبایی فوق العاده رمان در توصیفات و خلق فضای ذهنی قابل لمس موفق ظاهر بشه پیشنهادم ترجمه داریوش قهرمان پور هست که سه گانه کاواباتا رو در یک جلد منتشر کرده و اگر نسخه قدیمی رو هم گیر آوردین که چه بهتر چون سانسوری نداره و با توجه به اینکه رمان پیش زمینه اروتیک رو داره با سانسور به روند روایت داستان لطمه میخوره
ترجمه کلمه گیشا به مهماندار کار رو خراب کرده، مترجم (اشرفی)نتوانسته زیباییهای کتاب رو منعکس کنه
من که چیزی از کتاب نفهمیدم شاید بخاطر ترجمه بوده
کتاب جالبیه ترجمه اشرفی میتوانست بهتر باشه
به خاطر عدم موجودی در ایران کتاب مجبور شدم از دیجی گرانتر بخرم ، قدر ایران کتاب رابدانیم
این کتاب فوق العاده و شاهکاری از نویسنده ژاپنی کاواباتا هست که برنده جایزه نوبل شد. خوندن این کتاب توی این روزها، عالی هست.
این کتاب فوق العاده شاهکار و عالی هست.