رمانی گیرا بر اساس داستانی واقعی درباره ی تجارب «آرتور رنسم» در عشق و خیانت، در روسیه ی زخم خورده از جنگ.
«سجویک» از تصویرسازی های ذهنی مربوط به داستان های پریان برای توصیف رویدادهای تاریخی استفاده می کند.
«سجویک» به شکلی استادانه اتمسفر پرآشوب روسیه را نقش می کند.
داستان ها پیچ و تاب می خورند و رشد می کنند و به هم می پیوندند و داستان های دیگری از آن ها متولد می شود. اینجا و آنجا، تنه ی یک داستان به تنه ی داستان دیگری می رسد و شخصیتی آشنا، گاهی یک قهرمان، از روی پل به داستان دیگری می رود. این چیزی بود که «آرتور»، نویسنده ی جوان، یاد گرفته بود.
او قصه های روسی اش را می خواند و می دید شخصیت هایی یکسان از اینجا و آنجا بیرون می زدند؛ اول در این داستان و بعد در داستانی دیگر. برای همین است که وقتی سرانجام دست به کار نوشتن این داستان ها به زبان خود، برای کودکان همزبان خود شد، سه شخصیت خلق کرد که از جنگل کتاب می گذشتند و در مقام راهنما، هر قصه را به جلو هدایت می کردند.
هر چه در قصه باشد، در زندگی واقعی هم همان است. در مورد «آرتور» هم همینطور بود، چون خودش هم قرار بود از یک جا، از یک داستان، به داستانی دیگر برود.